تداوم ایستادگی
زنان،
علیه جنگ تمامعیار جمهوریاسلامی
نویسنده: مطهره گونهای
متن ارسالی
فعالان مدنی گیلان، تنها به علت دفاع از حقوق
زنان و مقابله با استبداد اسلام فقاهتی، با احکام سنگین حبس روبرو شدند و نهایتا در کمال ناباوری و سکوت مجامع بینالمللی و نهادهای مدنی برای اجرای احکام ناعادلانه روانهی زندان شدند.
شریفه محمدی، فعال سندیکایی و کارگری نیزصرفا به دلیل فعالیت مدنی و دفاع از حقوق کارگران، با اتهام سنگین "بغی" و حکم غیر انسانی اعدام روبرو شده است.
هفتههاست که کمپین
#جنگ_علیه_زنان شخص علی خامنهای و تمامیت و اصل جمهوری اسلامی را نشانه رفته است. جنگی که از اسفند ۵۷ آغاز شد و تا به امروز و حتی با تغییر دولتها ادامه دارد.
از خانه و خیابان که حق قیمومیت و سرپرستی یک مرد برای
زنان، طبق قانون محدودیتهای اساسی ایجاد میکند و یا ناموسکشی و خون بس و زنکشی که فقط گوشهای از فجایع زنستیزی است که به وسیلهی قانون اساسی و دستگاه قضا عاملیت پیدا میکند و یا روتوش میشود تا سیستم آجر به آجر و تا بن دندان مردسالار جمهوری اسلامی به حیات خود ادامه دهد.
چرا که اگر مرد اختیاراتش در مورد این "شیء" محدود شود، راه
زنان برای گشودن افقی جهت آزادیهای حداقلی نیز میسر خواهد شد.
عقد نکاح رایج اسلامی، که با مدرنیزاسیون دستخوش بزک و نه تغییر شده، (مثلا جاری شدن عقد آریایی در کنار انعقاد عقد اسلامی) نوعی قرارداد کالاانگارانه میان دو مرد است. یکی پدر یا سرپرست و قیم و صاحب "کالا" و دیگری، خریدار و خواستار آن.
بنابراین ازدواج اسلامی، نه قرارداد میان زوجین و دو انسان برابر، که معاملهای بین دو مرد است و زن به عنوان کالا در برابر مَهر به فروش میرسد.
درواقع اسلام فقاهتی شاید در ظاهر امر، "زن" را به عرصه بیاورد و از او در جهت پیشبرد اندیشههای زن ستیزانهی خود بهره ببرد، ولی در بطن و اساس آن، همچنان باید پشت پرده و مایملک یک مرد باقی بماند تا حق حیاتش را حفظ کند.
اصل غائلهی مسجد گوهرشاد و کشف حجاب (عبارت مصطلح دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی) نیز به ورود تمام عیار
زنان به عرصهی اجتماعی باز میگردد.
گرچه دعوای گوهرشاد بیشتر بر سر کلاه پهلوی بود تا چادر و برقع
زنان، اما تا پیش از آن،
زنان در حرمسراها و اندرونیها و بدون حق تحصیل و حضور در اجتماعات "مردانه" روزگار میگذراندند.
اما با القای مدرنیسم اجباری توسط پهلوی اول، این امر، یعنی دستیابی به "حضور بی قید و شرط
زنان در سپهر اجتماعی و حتی سیاسی"، سهلالوصولتر شد.
گرچه سایهی مردسالاری هیچگاه از سر زن ایرانی رخت برنبست و حتی با انقلاب سفید و اعطای ملوکانه حق رای
زنان، حوزه به بلبشو و هیاهو افتاد، اما گامهای موثری در جهت حضور هرچه بیشتر
زنان و حق ایشان در تعیین سرنوشت خود برداشته شد.
ادامه مطلب در سایت بیدارزنی قابل دسترسی است.
@Shahr_Zanan