شاهین نجفی

Channel
Logo of the Telegram channel شاهین نجفی
@shahinnajafitexetPromote
922
subscribers
متن آهنگهای شاهین نجفی @SHN_RADiKAL
#تکست
#ای_دی_اچ_دی

کی می‌گیره جاتو
رو تنم کبودی بوسه هاتو
کی می‌گیره جاتو
رو تنم کبودی بوسه هاتو

لُخت مثل آب
لَخت مثل ابر
شوخ مثل باد
مثل کوهی ستبر
امن مثل غار تو تنهایی من
نور مثل ماه یه پیرهن رو بدن

کی می‌گیره جاتو
رو تنم کبودی بوسه هاتو
کی می‌گیره جاتو
رو تنم کبودی بوسه هاتو
سیر نمیشم از درد
هر سفر سختی خوبه باتو

رو هر دست یه دستی هست
توی هر رابطه یه درسی هست
زندگی کم دره نداشت
تو دستمو گرفتی و گفتی نترس
اولویت زندگی
صاحب عشق مرموز من
مسخره‌ی دوست داشتنی
مشغله هر روز من
دوتا ذهن شیدای وحشی
دوتا بریده که وصل هم شدیم
وسواس و حساس رو هم
دوتا دیوونه با «ای‌دی‌اچ‌دی»
بودن من رنج تو بود
بودن تو گنج من
بودن تو گنج من
بودن تو ...

کی می‌گیره جاتو
رو تنم کبودی بوسه هاتو
کی می‌گیره جاتو
رو تنم کبودی بوسه هاتو
سیر نمیشم از درد
هر سفر سختی خوبه باتو

#The_Shah
#ADHD
@Shn_Radikal
#تکست
#انهدام

ای کوه پشت سر
ای سینه‌ی سپر
اندوه نا تمام

ای اوج بی‌سقوط
ای قاتل سکوت
ای خالق کلام

ای زخمی شجاع
ای داغ از وداع
از آخرین سلام

هر چند خوب و بد
نزدیک می‌شود
آغاز انهدام گریه نکن وطن
ای خسته از جنون
آوار خشم و خون
تا روز انتقام گریه نکن وطن

ای دادخواه مرگ
سبز بدون برگ
ای لایق قیام

ای جان ناگزیر
ای زنده‌ی اسیر
در حسرتی مدام

چون ایستاده‌ ای
کوه اراده ای
ای خواست ای قوام

هر چند خوب و بد
نزدیک می‌شود
آغاز انهدام گریه نکن وطن
ای خسته از جنون
آوار خشم و خون
تا روز انتقام گریه نکن وطن
🆔@SHN_RADIKAL
#تکست
#شاح

نخواه ازم كه بي خيال رام شم
نخواه ازم كه تو اين مسير رام شم
نخواه ازم که با این وعده‌ها خام شم
من گير گذشته ي ايران و فكر فرداشم
اين روزام ميگذره بد و خوبم هست توش
ما دلمون روشنه يه نمه غم روش
تو كم خوردي مگه ازين مشتا
هركي فحش داد
پشت فيس فيك
بگو خوش باش
كه هستي و ميدوني سخته درداش
آره ترس داش
اينا همونن كه بعد شاه
عكس عمام و ديدن توي ماه
چس‌ناله‌های چپ فاز گا
مارکسیستای عاشق آمریکا
دوزاریای پا‌پتی
مث اون شق‌مرام تربتی
مث گله‌ی ‌گاوای گم‌شده ول
لای لنگ زنا لنگ فرصتی
سلام علکشون واسه کردن بود
صب رو قرص و شب کک، مردن چون
نرسیده بوس دسمالی حق شد
آرتیست نر ماسمالی کن زود
سیب نصفه‌ی دهن نظام
درگیری با من؟ من دهنتو آها
من سیلی تو صورت مُدرسم
بی‌بته، تاریخی من بچه‌ی رضام
داد می‌زنم روحش شاد
اونکه به این مملکت آبرو داد
تبعیدی توده‌ی حزب باد
این جامعه چندتا رضا می‌خواد ؟
سیاست مریض از نفت خام
سیاس وضعش ملت رفته خواب
راه نرفته وا داد توی تختخواب
گف چی شد که کفش اجنبی رف تو پام
نور بنداز توی تاریکی
کشور چل تیکه‌ی هرکی هرکی
بعد خنده‌داره چن نسل بگذره
یه مُفنگی بیاد بهت بگه تریاکی
سنگینه
جنگ اینه
ساکت بمونم؟نه
ننگ اینه
از چی می‌ترسونی ما رو بچه
روتین روز ما بازی با بنزینه
توخالیای ته‌باز
ادعا بغل عقاب با قد غاز؟
خون کیو خورده بابات بچه زالو که تو باد کردی و رفتی تو فاز
زیرزمینی که شما توش باشید
باس کشید رو سرتونو سرتاپا ‌شاشید
تف حیف مفت بیفته رو شما
بدبخت بچه‌ای که شما باباشید
ته‌مونده‌‌ی ته کاندمین
بی‌مصرفِ ضد مردمین
تاریختون خونیه آشغالا
شغلای همیشه در کمین
پف‌شده‌ها
تف‌شده‌ها
گف شل وا
ددی سپاهی با مامی تو کانادا
پول جیب جماعتو جا بزنی جمع کنی چمدون و در ری
تا می‌شد خورد خوردی و بعد ماسک مخالف قلابی
خونواده پرید
خوب چریدید
خوب دریدید
خوبم دررید
یه مشت خری‌اید مشغول خرید
چشا بازه و ردتونم داریم
باز می‌پرسی شاه کیه
اونکه شات‌گان میخوره و شاکیه؟
یا حشره‌های حشری حاشیه
متهم یه تاریخ شاکیه
جنس جمهوری بادکنکیه
تهش بترکه ایران بشه ترکیه؟
اعتماد به شما اشتباهه
چشاتون چش به راهه مجتبائه
سرنوشتنون تباهه
دکون دونبشی که صاحبش سپاهه
باز می‌پرسی شاه کیه
شادش کنم بتکونی کافیه؟
🆔@SHN_RADIKAL🔺
#تکست
#صبح_انتقام

آینده ای عظیم
پیشینه ای بزرگ
چون کوه ها بلند
چون ابر ها سترگ

این داستان توست ای راوی کهن
در گوش من بخوان؛ای مادر ای وطن

آتش گرفته ایم
ققنوسمان چه شد
خاموش مانده شب
فانوسمان چه شد

خورشید را ببین خوابیده روی بام
چیزی نمانده است تا صبح انتقام

فریاد می‌زند با (موی) بسته ماه
سرو بدون سر، آبانِ بی کلاه

فریاد می‌زنم با مشت پر ز خشم
حتی بدون لب
حتی بدون چشم

از ما چه مانده است غیر از حدیث خون
یک چشم غرق آب یک چشم خیس خون

خورشید را ببین خوابیده روی بام
چیزی نمانده است تا صبح انتقام
🆔 @SHN_RADIKAL🔺
#تکست
#هشتادیا

حیف که از جنس شب‌اید و حاکم به خاک تنم
خار شم اگه یه روزی از خاکم دل بکنم

چی بپوش چی بخور چی بزن چی بگو
دیوث
خستم ازت
دست و پامو بستی از ازل
تو می‌کنی و من میشم هول؟
کی زد تو گوش کی از اول
وقتی که من گیرم سر محل
بیزارم از توجیه و توضیح و رد شدم از تو بگذر ازم
من بدپوشم تو رو سننه
من می‌زنمو‌ لول شم تو رو سننه
حال می‌کنم توشم تو رو سننه
من عاشق بوشم تو رو سننه
ها چیه نگاه می‌کنی به دستام خط می‌ندازه رو چشات تتوهام
تیغم داره باز پاش میام
بپیچی به پام من از اون لاشیام
که پارت می‌کنمو بازداش میام

هیژده ساله هیژده تا خط
دهه‌ی هشتادی قاتل خشتک
می‌کشم رو سرت
شورشی دختر
مامورا جلوم انداختن سپر
میگی رد دادی اره کاملا
روبرو لشکر همه قاتلن
فرصت بدی از سر حاملن
رخصت بده دوستام همه قابلن

هشتاد ساله سرت توی خشتک منه
دامن کوتاه بپوشم؟ زشته که نه نه
من هرجوری عشقمه آزادیمه
بکش بیرون از ما که ریختم سرت
شاشیدم توی اون اعتقاد و باور که بخواد بم فرمون بده
من پاشیدم روی اون انقلاب و اصلی که بخواد منو پنهون کنه
خود خشمم خیابون مال ماس
داداشیا پشتم، هیبت باراباس
لاستیک بده بابا جون، آتیش
از ته بزنم بکنم ریششش‌

روسری می‌سوزه واسه مهسا
حرف مفت واسم دیگه باقی بحثا
متحد منسجم سرپا
ایرانو می‌سازیم توی ده سال

من بدپوشم تو رو سننه
من می‌زنمو‌ لول شم تو رو سننه
حال می‌کنم توشم تو رو سننه
من عاشق بوشم تو رو سننه

صدا می‌مونه و تنم
فدا برای میهنم

کینه‌ی ما یه دونه بود، شما کاشتین تا این خنجر درآد
این خنجر غم تو سینه‌شه عطش داره هنو خون می‌خواد

حیف که از جنس شب‌اید و حاکم به خاک تنم
خار شم اگه یه روزی از خاکم دل بکنم
🆔 @SHN_RADIKAL🔺
#مرفین

رو خون از شاخ شب

جدول حل شد تو چشمام

وحشت، تنها رفیق

با آواز رفتگرها

می‌ترسم از بیداری

تا نپری از خوابم

بیزار از روشنایی

تسلیم سایه‌ها

لالایی لالایی

لالایی لالایی

مرفین من باش

می‌خوابم

مرفین من باش

در سایه‌ها

من ظاهرا در مرگ در تمایل و تداوم من فردا پردازم نمی‌خواهیم زودتر خدای بردید خدای را دیرتر خدا پیروز دهیم خواهر عزیزم خواندم کارهایم چون کارهایم چون کارهایم جای کامل جادوی جاوید جادوی جاوید تو قبلا اینطوری شده بود پلک پلک پلک پ پ پ پ م م م من مرحوم کارهاها ها ها کارهایم م م م م مریم مریم کا کا کا کارا کارا م مریض

با من بیا من آرومت می‌کنم همه ی زندگی رنجه همش رنجه همش دروغه همش کثافته با من بیا آروم می‌برمت هیچ دردی نیست هیچ رنجی نیست هیچی هیچی نیست

با من بیا
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#ناجی

گفـت عاشـــق شده ام بغض مرا بـــاور کن

که در آغوش من اندوِه قفــس نیست ولــی

عشق میخواست ونفرت به تنم ميانداخت

عاشقي چرخه ي انسان وهوس نیست ولي

تن عریان شده‌ای بودم و از شرم حیات

نفسم حبس‌ترین حادثه‌ی ممکن بود

خفقانی که مرا دور خودش می‌پیچید

همه مرداب پر از خشم ولی ساکن بود

تَـــرک میكرد مرا، آنچه به من بـــاور داد

که همه باور من سوخت و خاکستــر شــد

ُمهربستن به لب امروز خودش هم دردیست

اعتمادی که فرو ریخت و ِهی بدتـــر شــد

همه فریــاد شدم ، از غم تنهایــی خود

که تَعَرض نکند هیــچ کسی بر بَــدَنــم

همه زخم است تنم، زخم تبرهایی که

شده مجموع ِ همین آدم سنگی که منم

شده‌ام جســم غریبی که َورای بــودن

رنج ها میکشم و ُمهر لبم دوخته است

من همانم که به دنیای شما مشکوکــم

و تنم در قفس رابطه ها سوخته است

تَـــرک میكرد مرا، آنچه به من بـــاور داد

که همه باور من سوخت و خاکستــر شــد

ُمهربستن به لب امروز خودش هم دردیست

اعتمادی که فرو ریخت و ِهی بدتـــر شــد
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#افخونستان

ای زهر سرنوشت به کامت تلخ

ای زادگاه ناموران ای (بلخ)

ای ماه سر به چاه فرو برده

ای (نیمروز) بغض فرو خورده

آه ای (هرات)، ارگ و دبستانت

کابل کجاست نعرهی مستانت

با سرزمین شرزه پلنگانم

تهمینه‌ ات کجاست (سمنگانم)

از چشم چشمه‌ های (بدخشان) خون

تا کوچه‌ های خاکی (پروان) خون

خون است تا به خاک خراسان آب

آب است تا به خاک خراسان خون

بابام زیر آهن و آتش مرد

تنها برادرم که به ترکش مرد 

همشیره‌ ی نجیب دم بختم

زیر جهادیان تن‌ لش مرد

چشمم به راه دختری از (قندوز)

سم سرکشید از غم و خوابش برد

بی عاقبت منم که جهانم را 

دستان شوم اهل بهشت آشفت

دیگر میان اینهمه بدبختی 

 از مادرم نپرس نخواهم گفت 

از مادرمم نپرس نمی‌گویم 

از مادرم نپرس نخواهم گفت
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#بهمن

من: آنکه رفت و هیچ زمان برنگشت! من

او که پناه برده به اعماق غار هام

من: زخم، خنده، لهجه‌ ی خون‌گرم رشت! من

برلین نصف و نیمه به دستِ حصار هام

من لنگرود و خاطره‌ای عاشقانه‌ ام

من: رودسر، دو پای به حالِ گریختن

من ردِ پای ترکیه بینِ ترانه‌ام

من: دست و پا در آتنِ در حالِ ریختن

من: خانه روی تاول و ماسوله بر دمَل

می‌خواستم سر از همه جا در بیاورم

من روح چند تا جسدم از سیاهکل

در آسمان ابری لندن شناورم
من: خاک گرم فومن و طعمِ کلوچه‌ هاش

من: یک کلاغ پیر، کر از قیل و قال خود

من: کُلن سرد و دربه‌ دری توی کوچه‌ هاش

در من کسی‌ ست، شاهد مرگ و زوال خود

من گریه‌ ام! تداوم باران انزلی

کشتی نشسته است درونم به خاک و گل

من: آخرین مسافرِ بر روی صندلی

من: درد مانده منتظرم در بروکسل

من کلبه‌ های تالش مستم، سیاه‌ مست

سوراخی از عرق‌سگی از کله تا کبد

مغزم که زیر زلزله‌ ی شهر مانده است

من رودبارِ له شده‌ام در دلِ سوئد

من یک فراری‌ ام، شبحی چندگانه‌ ام

یک خارجیِ منتظرِ لحظه‌ ی دیپورت

من مرده‌ام! جنازه‌ ی در راهِ خانه‌ ام

من اَملشم که خاک شده در فرانکفورت

من: خانه روی تاول و ماسوله بر دمَ

می‌خواستم سر از همه جا در بیاورم

من روح چند تا جسدم از سیاهکل

در آسمان ابری لندن شناورم
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
209#

تو که می‌شناسی درد تو شعرامو

تو که می‌فهمی معنی ایهامو

تو که با رنج کشیدی بدن زخمی‌ مو

تو که دیدی یه شبه برف رو مو هامو

بدنم‌ مهلکه‌ ی شیهه‌ ی شلاق شد

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

من اگه لحظه‌ ی پایانیِ انسان بودم

خاطراتِ تو منو زنده نگه داشته هنوز

وسطِ بی‌ تو‌ ترین نقطه‌ ی زندان بودم

که به یادِ تنِ گرم تو تنم داغ شد

با لبات فاتحه‌ ی هر غمیو می‌خونم

من به آرامش وحشی چشات مدیونم

یه پناهنده‌ ی ترسیده‌ ی تنهام اما

پشت مرز تن تو تا به ابد می‌ مونم

منو از این غم جاودانه آزاد کن

تو که باشی پیش من خنده به دردا می‌ زنم

حتی اون لحظه که از شکنجه‌ ها جون می‌کنم

تو دلیلِ سبزِ ریشمی تو خاک این کویر

چرا خم شه قامتم، زرد بشه روح و تنم؟

که جواب موندنم ارّه سر ساق شد

اگه فردایی باشه من با تو می‌ سازم

برد من وقتیه که … به تو می‌بازم

توی این روزای شوم، شده کل آرزوم

روز آزادی بیاد حبس بشم تو بغلت

بین دستات برسم به اوج پروازم

با لبات فاتحه‌ ی هر غمیو می‌خونم

من به آرامش وحشی چشات مدیونم

یه پناهنده‌ ی ترسیده‌ ی تنهام اما

پشت مرز تن تو تا به ابد می‌ مونم

منو از این غم جاودانه آزاد کن
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#شاعر_چشمهات

می‌ شود بی‌ هدف به راه افتاد

تو اگر یار و همسفر باشی

می‌ شود خنده زد به غم، تو اگر

خیره در چشم‌ های تر باشی

که در اینجا نگاه‌ ها سردند

می‌ توانم به‌ جات بنویسم

هر شب از خنده‌ هات بنویسم

شاعرِ چشم‌ هات باشم و تو

!خالقِ صاحبِ اثر باشی

!چشم‌ های تو شاعرم کردند

می‌ توانم شرورتر باشم

یک قشون، گرچه یک نفر باشم

رو به صد نیزه بی‌ سپر باشم

تو اگر کوهِ پشت سر باشی

که مهم نیست لشکر آوردند!

می‌ گذارم که درد در بزند

سار از آشیانه پر بزند

باغبان هم به من تبر بزند

تو که سازنده‌ ی تبر باشی

تو نباشی درخت‌ ها زردند

مثل خورشید سر برآوردی

می‌روی تا دوباره برگردی

از پسِ شب طلوع خواهی کرد

که خودت علت سحر باشی!

همه از راه رفته برگردند

اگر این احتمال امکان داشت

یا که می‌شد به هرچه ایمان داشت

با دو تا چشمِ ناب معجزه‌ گر

بله، می‌شد پیامبر باشی

!حیف پیغمبران همه مَردند

تو که دانای کلّ هر متنی

تو که معنای سلطه بر شعری

پس بعید است از غمِ این متن

از غم شعر بی‌ خبر باشی

بی‌ تو این واژه‌ها پر از دردند

!ای که بالت در آسمان مصلوب

! ای سکوتِ تو دشمنِ آشوب
توی آغوش خود اسیرم کن

که در این حبس، بال و پر باشی

همه دنبال سنگ می‌گردند
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#آذر

حواسم درگیره بی تو

می رونم تو مسیرِ بی تو

نمیشه نباشم به انتظارت

جهانم میمیره بی تو

می شد همون اول آذر بود دم در جلو رئیس

یه چاکرم نوکرم بیام و دولا خم روی میز

بشم مث بقیه و قی شه خفت از گلوم

یه کم ریش و رابطه داشتم که رام بدن تو

خودشون

یه در بود رو به دره

کوتاه بیا از مرامت گرگم باشی میشی بره

یه ذره درد نیس که بگی یکی دو روزه خوب شه

یه دریاس بی ماهی که فقط کوسه توشه

نوش جونت بابا نداشت تو هم فقیر باس بمیری

یا اینکه ببری از زندگی و تفنگ دس بگیری

ولی گلوله بو گل نمیده

همه حرفن عملا هیچ

فقط یکی هس که می مونه

فقط یکیه که می دونه

کسی خیرتو نمی خواد غیر اونکه دوست داره

یکی همیشه هس که ضرری هم باهاش سود میاره

یکی هس که شونه اس امنه سرت روی شونش

یکی هس که سرپناه بی کسیته روح خونه اش

یکی هس که رمز نجاته از این دیوونه خونه

تو سقوط زبونت هی اسمشو می خونه

یکی هس که به پای تو کویر میشه و می خشکه

یکی هس که گره هاتو وا می کنه تو هر مشکل

اونقد بزرگه که ضعفاتو تو روت نزنه

اونقد رفیقه که حرفاشو تو روت میزنه

اونقد هس که وقتی نیس حالت خراب بده

یکی هس که وقتی نیست فقط تویی و عربده

اونقد پاته که تا اونور دنیاهم بات میاد

اون می دونه که این راه یه همبغض و هم پا می خواد

وقتی چاه چشات خشک شده از زور گریه هات

وقتی جادهی پیش روت هر چی میری کش میاد

وقتی یخ زده رابطه ها، تو دلت به اون گرمه

اونکه با توئه تا نشکنی تو فشار زیاد

اونکه منطق وجودش با دیوونگیت جفته

اونکه لگد خورده از اسب اما از اصل نمی فته
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#برای_خنده_نابت

برای خنده ی نابت که مامن شادیست

برای موی رهایت که خلقِ آزادیست

برای بوی تنت که پس از قدم زدنت

دلیل رقص درختانِ مستِ آبادیست

برای چشم تو باید به زندگی جان داد

برای وصف تو باید به شعر میدان داد

بخند تا بشود درد را تحمل کرد

که با وجود دلی خون، جگر به دندان داد

قسم به سرو بلندت که خم نخواهم شد

میان وحشت شب، جرأت از تو می گیرم

به احترام تو میایستد اگر دنیا،

به احترام تو من ایستاده می میرم

قسم به قطره ی اشکی که روی گونه ی توست

قسم به ماهی لب هات در میان دو رود

که از نگاه تو باید هزار قصه نوشت

که از سکوت تو باید هزار قطعه سرود

مرا که یخ زدهام توی سینه ات بفشار

بهار شو! به زمستان سرد جامه بده

بپاش عطر خودت را میان هر شعرم

به نشر عشق در آثار من ادامه بده

قسم به سرو بلندت که خم نخواهم شد

میان وحشت شب، جرأت از تو می گیرم

به احترام تو میایستد اگر دنیا

به احترام تو من ایستاده می میرم
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#تکست
#پدر

بخت پر کشید
کشیده شیهه کشید از آشیانه
خانه خراب شد
از کودکی سایه ات پشت پرده سینه هایم
پیدا که داد نزنم
دستت روی دهانم پنهان میان دستانت
صدایت خشمگین در حیاط
سیاه بود آسمان خاکستری پدر
تباه بودم تباه در شکل دختری که پدر
بی مادرم سکوت کرد
تا آبرویمان ریخت روی فرش
تا خاله ها عمو ها عمود خانه فرو ریخت
فروش رفت پدر

تجاوز کن به من
تجاوز تا انتقام را بگیر
تجاور کن به من
تجاوز به این اسیر

روح توتون و ریش زبرت از دست بزرگیست
گریستم که کیستم
جز دختری که شانه های کوچکم از اشک زیر چادر مادر شکست
هر شب تجاوز کن پدر
پدر تجاوز کن به من
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#تکست
#ایران

چه بوی خون تازه میده خاک تنت
چه سرخ گلای روی پیرهنت
چه رگای خشکیده رو به کویری
سرخم نمیکنی با اینکه اسیری
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلوله‌هاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینه‌هاس
کی میگیره قلبم آروم
تا وقتی تو تو‌بندی ایرانه خانوم
شیر بانو جان زیبا
خورشید رهایی‌ قصه‌هامون
سخت نیست تو‌رو‌ساختن‌از نو
دووم بیار تا بمونی برامون
پادشاه منطقه تویی
تو منطق عشقی ایرانه خانوم
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلوله‌هاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینه‌هاس
ایران
نشه دست چین دست چین گلاتو
آب و خاک و جان مایی مادر داریم هواتو
دست تبهکار تجاوز کرده به بدنت
تبارتو سوزند و تبرشو زده به تنت
بمیریم و نبینم مردنتو آروم آروم
نبردی مردمتو از یاد که جان بانو
ببخش مارو اگه دستمون کوتاه برات
نمونده چیزی جز جونمون که قربانی شه به پات
شور می‌زنه دلم که کور دل بت مسلطه
رهایی توئه که شرط آزادی ملته
بگو با بغض مادرای چش به راه آبان
بگو با بچه‌های نسل خون ستارخان
بگو با قامت رشید نوید افکاری‌ها
بگو‌ با سینه‌ی ستبر پویا بختیاریها

تو تاریکی تو نوری بشکاف ای مرز رهایی
طلوع کن دوباره

از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلوله‌هاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینه‌هاس
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#تکست
#سوختم

سوختم به تیر تفنگت برادر
چه بی‌شک میزنی به قلبم
به عبور از مرز نگاهت
سوخت شد و رفت

دیشب مادرم بخواب رفت
بی من دیر کردم و پیر شد
سوخت

سوختم
کویرم
وقتی سراب
حقیقت چشمان خشکیده خلق است
سوختم کویرم
من رمز مردن در مرز
از خشم پنهان کپر
دستی یازده ساله در دهان گاندوام
مرثیه خوان حیثیت زمین
خورشید استوار مردد
هامون منم که در خودم غرق میشوم
هامون منم

🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#تکست
#دیکتاتوری_عمامه

ملت به خیابان شد، تا باد چنین بادا.
صد مزرعه ویران شد، تا باد چنین بادا

چشمِ همه گریان شد،
جان یکدفعه ارزان،
هر مدرسه زندان شد،
تا باد چنین بادا

شب عربده‌باران شد،
شبنامه فراوان شد،
نان ضامنِ دندان شد،
تا باد چنین بادا.

آن مرد ز ماه آمد،
از قم به رفاه آمد،
تا مالکِ ایران شد، تا باد چنین بادا.
از راه بعید آمد
با ریش سفید آمد،
سردسته‌ی دزدان شد، تا باد چنین بادا

تن سفره‌ی گرگان شد،
سگ صاحب چوپان شد،
ذبحِ رمه آسان شد،
تا باد چنین بادا.

یک مُفتیِ بی‌ارتش
با سرقتِ یک جنبش
مردِ یکِ میدان شد،
تا باد چنین بادا…

ده نسل پریشان شد،
تَکرار شد و... آن شد،
این نقطه‌ی پایان شد،
تا باد چنین بادا.
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#تکست
#پرواز

آنقدر نماندی که مرا زار ببینی
لعنت شده و خسته از آزار ببینی
رفتی در و دیوار اتاقم قفسم شد
حس خفگی بغض گلو هم‌نفسم شد

تو بی من و من با یاد تو شکستن
آویخته بر دار تو انگار نه انگار
تو بی من و من با یاد تو شکستن
آویخته بر دار تو انگار نه انگار

هر ثانیه بی تو به خودم رنج کشیدم
تو عین یقین بودی به انکار رسیدم
تو نیست شدی هستی من نیست شد از تو
پشت سر پرواز تو با اشک دویدم

تو بی من و من با یاد تو شکستن
آویخته بر دار تو انگار نه انگار
تو بی من و من با یاد تو شکستن
آویخته بر دار تو انگار نه انگار
🆔 @SHN_RADiKAL🔺
#تکست
#آخرین_بوسه

بوسیدمش در جاده‌های مُرده‌ی بی‌روح

"بوسیدمش در کوچه‌های پشت "لیلاکوه

...بوسیدمش هی زیر هر ابرِ کبودی که

...توی خیابان‌های خیسِ "لنگرود"ی که

بارید از من مثل ابر خسته از باران

"بارید از من تا خودِ "استخر لاهیجان

خندید با من در جدال گرم بازی‌ها

خندید با من به تمام حال و ماضی‌ها

خندید با من در مسیر رفت تا برگشت

"خندید با من در تمامِ پارک‌های "رشت

بوسیدمش در کافه‌های خسته‌ی در راه

بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه

بوسیدمش در "رودسر" بر ماسه‌های داغ

بوسیدمش در شهر بعد از خوردنِ شلاق

آغوش وا کردیم اگرچه ترس هر سو بود

در سینما که شاهدِ عشقِ من و او بود

بوسیدمش هر شب سرِ پل‌های صدساله

"بوسیدمش تا ساحلِ دریای "چمخاله

...بوسیدمش در روزهای تلخ و سختی که

...بوسیدمش بر کنده‌ی خشکِ درختی که

سخت و غریبانه گذر کردیم شب‌ها را

شامِ غریبان بود و می‌خوردیم لب‌ها را

با قلب‌های خسته‌ی حالی به حالی‌مان

با آن نگاه و لهجه‌یِ بغضِ شمالی‌مان

بوسیدمش در کافه‌های خسته‌ی در راه

بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه

بوسیدمش در "رودسر" بر ماسه‌های داغ

بوسیدمش در شهر بعد از خوردنِ شلاق

🆔 @SHN_RADiKAL🔺
Love Center
Love Center
Find friends or serious relationships easily