•|غُلامِحُسَـــــین|•
#خمس
Channel
136
subscribers
6.39K
photos
1.16K
videos
1.81K
links
﷽
کـانال رسمی شهید مدافع حریم ولایت
میـــــرزا مــهدی صابــری "غلامحسین"
فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع)
لشکـــــــــر ســـــــــــرافراز فــاطمیـون
با مدیریت خانواده شــهید | ارتبـــاط با خادمین
@Seyed_meisam76 | @karbala19427
مرتضی مسافرت بود.
تو حیاط خانه نشسته بودیم همه هم جمع بودیم،خواهر ها و برادرهایم هم بودند.
#مرتضی وارد خانه شد و بعد سلام علیک،گفت چرا نشسته اید!؟
پدر پرسید؛پس چکار کنیم؟
مرتضی جواب داد:دو روز مانده تا پایان سال خمسی،بلند شید تا حساب کتاب کنیم.
اون روز همه چیز رو حساب کردیم.
خیلی مقید بود به #خمس_دادن و تو این چیز ها اصلا کوتاه نمیومد
#شهید_مرتضی_زارع
@Shahid_saberi
تو حیاط خانه نشسته بودیم همه هم جمع بودیم،خواهر ها و برادرهایم هم بودند.
#مرتضی وارد خانه شد و بعد سلام علیک،گفت چرا نشسته اید!؟
پدر پرسید؛پس چکار کنیم؟
مرتضی جواب داد:دو روز مانده تا پایان سال خمسی،بلند شید تا حساب کتاب کنیم.
اون روز همه چیز رو حساب کردیم.
خیلی مقید بود به #خمس_دادن و تو این چیز ها اصلا کوتاه نمیومد
#شهید_مرتضی_زارع
@Shahid_saberi
🌱به #حلال و #حرام خیلی اهمیت می داد ...
در استفاده از اموال بیت المال به شدت مراقبت داشت ..
اهل #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر بود ...
🌱روزی که پیکرش را آوردند خانه و داخل اتاقش بردند ؛ دوستان جوانش دور پیکر جمع شده بودند ،
گریه می کردند و می گفتند :
🌱دیگر #رسول نیست به ما بگوید :
#غیبت نکن ! #تهمت نزن ....!
🌱حتی یادم هست آخرین باری که خواست به #سوریه برود ،
آمد 100 هزارتومان به من داد ،
گفت: بابا این #خمس من است ، برایم رد کن ، من دیگر فرصت نمی کنم ....
🌱در مراقبت از #چشم_حرام ، رعایت #حق_الناس ،
به ریزترین مسائل توجه داشت ...
🌱شبهای جمعه به بهشت زهرا می رفت و بعداز نماز مغرب و زیارت مزار شهدا ؛ می رفت مزار شهدای گمنامی که رنگ نوشته هایش رفته بود ؛ بازنویسی می کرد ؛ قلم موهایش را هنوز نگه داشتیم ...!
بعداز ان به زیارت شاه عیدالعظیم حسنی (ع) میرفت و در مراسم احیای حاج منصور ارضی شرکت میکرد ؛
این برنامه ثابت شبهای جمعه اش بود ...
صبح می آمد خانه ، استراحت مختصری میکرد ، دوباره بلند میشد و میرفت بیرون ...
🌱هیچ وقت #بیکار نبود ...
وقتی که #شهید شده بود ؛سر مزارش مداح میگفت :
هیچ وقت تاحالا استراحت نکردی ...
الان وقت استراحتت هست ..!
❣شب و روز در #تلاش و #کوشش بود ؛برای اینکه پایه های #ایمان و #تقوایش را محکم کند ....
#شهید_رسول_خلیلی
@shahid_saberi
در استفاده از اموال بیت المال به شدت مراقبت داشت ..
اهل #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر بود ...
🌱روزی که پیکرش را آوردند خانه و داخل اتاقش بردند ؛ دوستان جوانش دور پیکر جمع شده بودند ،
گریه می کردند و می گفتند :
🌱دیگر #رسول نیست به ما بگوید :
#غیبت نکن ! #تهمت نزن ....!
🌱حتی یادم هست آخرین باری که خواست به #سوریه برود ،
آمد 100 هزارتومان به من داد ،
گفت: بابا این #خمس من است ، برایم رد کن ، من دیگر فرصت نمی کنم ....
🌱در مراقبت از #چشم_حرام ، رعایت #حق_الناس ،
به ریزترین مسائل توجه داشت ...
🌱شبهای جمعه به بهشت زهرا می رفت و بعداز نماز مغرب و زیارت مزار شهدا ؛ می رفت مزار شهدای گمنامی که رنگ نوشته هایش رفته بود ؛ بازنویسی می کرد ؛ قلم موهایش را هنوز نگه داشتیم ...!
بعداز ان به زیارت شاه عیدالعظیم حسنی (ع) میرفت و در مراسم احیای حاج منصور ارضی شرکت میکرد ؛
این برنامه ثابت شبهای جمعه اش بود ...
صبح می آمد خانه ، استراحت مختصری میکرد ، دوباره بلند میشد و میرفت بیرون ...
🌱هیچ وقت #بیکار نبود ...
وقتی که #شهید شده بود ؛سر مزارش مداح میگفت :
هیچ وقت تاحالا استراحت نکردی ...
الان وقت استراحتت هست ..!
❣شب و روز در #تلاش و #کوشش بود ؛برای اینکه پایه های #ایمان و #تقوایش را محکم کند ....
#شهید_رسول_خلیلی
@shahid_saberi
Telegram
attach 📎
«شهید #محمدرفیع_شیخ_زاده از شهدای افغانستانی دفاع مقدس»
در #هرات عکاسی داشتم ، قبل از #انقلاب از هرشیوه ای برای انتشار اعلامیه ها وعکس های #امام استفاده می کردم تا زمانیکه #انقلاب_اسلامی پیروز شد
ما به همراه فامیل با کلی شوق و علاقه به ایران آمدیم و بخاطر اعتقادی که به #امام و #انقلاب و مرجعیت داشتیم سعی کردیم مسئولیت‌مان را در قبال #انقلاب انجام دهیم
در سفری به #کربلا روزی در یکی از صحن های امام حسین(علیه السلام) که حضرت امام(ره) مشغول اقامه #نماز_جماعت بودند
مادر #محمدرفیع بعد از نماز او را به آغوش #امام می دهد و ایشان نیز برای #محمدرفیع دعا میکند
#محمدرفیع پسر مومن و متدینی بود؛ به من و مادرش خیلی کمک میکرد و از لحاظ اخلاقی نیز هیچ رفتار بدی نداشت
در همان نوجوانی که برای کسب درآمد کار میکرد، وقتی حقوق میگرفت به سراغ من یا مادرش می آمد تا #خمس حقوقش را حساب کند در این مسائل خیلی حساس بود
#محمدرفیع ۱۳ ساله بود که به ایران آمده بودیم، در زمان #جنگ_تحمیلی با شور عجیبی از ما اجازه می خواست که به #جبهه برود
من اجازه دادم اما #مادرش می گفت سن و سالت کم است و به تو اجازه رفتن به #جبهه نمی دهند
به هر حال هر دو راضی بودیم چون می دانستیم #وظیفه ماست که از این #انقلاب #دفاع کنیم
به همین خاطر من به مدت ۱۸ماه در #جبهه خدمت کردم و پسر بزرگترم نیز در #جبهه #جانباز_شیمیایی شد
در اواخر زمستان سال ۱۳۶۳ خبر میرسد که عده ای از #رزمندگان_اسلام در ۲۲اسفند در #عملیات_بدر به #شهادت رسیده اند؛ #محمدرفیع هم جزء آن #شهدا بود...
خدا را شکر فرزندم برای رضای خدا به #شهادت رسیده و چه افتخاری بالاتر از این...
راوی:
#پدرشهید
https://goo.gl/CAvJoh
کانال رسمی شهیدمدافع حرم«مهدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
در #هرات عکاسی داشتم ، قبل از #انقلاب از هرشیوه ای برای انتشار اعلامیه ها وعکس های #امام استفاده می کردم تا زمانیکه #انقلاب_اسلامی پیروز شد
ما به همراه فامیل با کلی شوق و علاقه به ایران آمدیم و بخاطر اعتقادی که به #امام و #انقلاب و مرجعیت داشتیم سعی کردیم مسئولیت‌مان را در قبال #انقلاب انجام دهیم
در سفری به #کربلا روزی در یکی از صحن های امام حسین(علیه السلام) که حضرت امام(ره) مشغول اقامه #نماز_جماعت بودند
مادر #محمدرفیع بعد از نماز او را به آغوش #امام می دهد و ایشان نیز برای #محمدرفیع دعا میکند
#محمدرفیع پسر مومن و متدینی بود؛ به من و مادرش خیلی کمک میکرد و از لحاظ اخلاقی نیز هیچ رفتار بدی نداشت
در همان نوجوانی که برای کسب درآمد کار میکرد، وقتی حقوق میگرفت به سراغ من یا مادرش می آمد تا #خمس حقوقش را حساب کند در این مسائل خیلی حساس بود
#محمدرفیع ۱۳ ساله بود که به ایران آمده بودیم، در زمان #جنگ_تحمیلی با شور عجیبی از ما اجازه می خواست که به #جبهه برود
من اجازه دادم اما #مادرش می گفت سن و سالت کم است و به تو اجازه رفتن به #جبهه نمی دهند
به هر حال هر دو راضی بودیم چون می دانستیم #وظیفه ماست که از این #انقلاب #دفاع کنیم
به همین خاطر من به مدت ۱۸ماه در #جبهه خدمت کردم و پسر بزرگترم نیز در #جبهه #جانباز_شیمیایی شد
در اواخر زمستان سال ۱۳۶۳ خبر میرسد که عده ای از #رزمندگان_اسلام در ۲۲اسفند در #عملیات_بدر به #شهادت رسیده اند؛ #محمدرفیع هم جزء آن #شهدا بود...
خدا را شکر فرزندم برای رضای خدا به #شهادت رسیده و چه افتخاری بالاتر از این...
راوی:
#پدرشهید
https://goo.gl/CAvJoh
کانال رسمی شهیدمدافع حرم«مهدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
Forwarded from عکس نگار
مرتضی مسافرت بود.
تو حیاط خانه نشسته بودیم همه هم جمع بودیم،خواهر ها و برادرهایم هم بودند.
#مرتضی وارد خانه شد و بعد سلام علیک،گفت چرا نشسته اید!؟
پدر پرسید؛پس چکار کنیم؟
مرتضی جواب داد:دو روز مانده تا پایان سال خمسی،بلند شید تا حساب کتاب کنیم.
اون روز همه چیز رو حساب کردیم.
خیلی مقید بود به #خمس_دادن و تو این چیز ها اصلا کوتاه نمیومد
#شهید_مرتضی_زارع
@Shahid_saberi
تو حیاط خانه نشسته بودیم همه هم جمع بودیم،خواهر ها و برادرهایم هم بودند.
#مرتضی وارد خانه شد و بعد سلام علیک،گفت چرا نشسته اید!؟
پدر پرسید؛پس چکار کنیم؟
مرتضی جواب داد:دو روز مانده تا پایان سال خمسی،بلند شید تا حساب کتاب کنیم.
اون روز همه چیز رو حساب کردیم.
خیلی مقید بود به #خمس_دادن و تو این چیز ها اصلا کوتاه نمیومد
#شهید_مرتضی_زارع
@Shahid_saberi