معلمِ خوشخیال
در شروع هر ترم با شور و شوق برای هر درسی آماده میشوم. منابع مختلف را میبینم. از این کتاب به آن کتاب منتقل میشوم. جواب هر سؤال احتمالی را پیدا میکنم...
اما معمولاً در اولین جلسه کلاس متوجه میشوم که باز هم خوشخیالی کردهام. دغدغه دانشجویان از لونی دیگر است. با زیرکی سعی میکنند که این درس را با پایینترین هزینه و بالاترین نمره بگذرانند. خودِ درس هیچ اهمیتی ندارد. ذوقی نشان نمیدهند. سرخوردهام میکنند!
آخر ترم با خودم عهد میکنم که ترم بعد را بیهیجان و بیشور و شوقی آغاز کنم، درسم را بی هیچ احساسی بدهم و بروم. اما با شروع ترم بعد همهچیز از یادم میرود. و این داستان بیش از بیست سال است که تکرار میشود.
........................
قصیده ادیب پیشاوری در ستایش تاریخ بیهقی را آماده کردهام که سرِ کلاس بخوانم. از بس ابیاتی از آن را تکرار کردهام، حفظشان شدهام.
فردا تاریخ بیهقی دارم!
@mohsenpourmokhtar