گفتی ام مجنون شدم دیوانه شو گفتم قبول
▫️گفتی ام من پیله ام پروانه شو گفتم قبول
تا مرا دیدی شدی حیران ترین حیرانِ شهر
گفتی ام مست از توام پیمانه شو گفتم قبول
▫️پر زدی تا بامِ غربت تا که هم گامم شوی
▫️گفتی ام بی خانه ام کاشانه شو گفتم قبول
در کنارِ گوشِ من نجوا تُ کردی تا سحر
من صدف هستم تو هم دردانه شو گفتم قبول
▫️گفتی ام با اشکِ چشمان پر از اندوه خود
▫️در ره عشقم بمان جانانه شو گفتم قبول
در هوای سرد پائیزی که ناگه آمدی
گفتی ام چون مرغ عشقم دانه شو گفتم قبول
▫️از خودت گفتی از آنچه بر سرت باریده بود
▫️گفتی ام لرزیده ام هم شانه شو گفتم قبول
من که می دانم تمام خصلت و خوی تو را
گفتی ام با دیگران بیگانه شو گفتم قبول
▫️صد بهار آمد ولی بازم به من زل می زدی
▫️گفتی ام من باغبان گلخانه شو گفتم قبول
آن شبِ مهتابی و آن نیمه راهِ بس عجیب
گفتی ام ویرانه ام ویرانه شو گفتم قبول
▫️صبح دیگر آمد و من بی تُ هستم ، بی وفا !
▫️مو پریشانم بیا و شانه شو گفتم قبول
هی برایم شعر گفتی صفحه صفحه خط به خط
گفتی ام من شاعرم مرجانه شو گفتم قبول...
#بینام