حاکمیت شرکتی Corporate Governance
@Sha_afدر بسیاری از شرکتها،
#مدیریت #شرکت را افرادی غیر از مالکان و سهامداران آن برعهده دارند. تفکیک مالکیت از
#مدیریت در بسیاری از شرکتها سبب بروز مشکلاتی میشود. برای مثال، ممکن است
#مدیران مهارت کافی برای اداره حوزه اختیاری خود نداشته باشند یا برای خودشان امتیازها و پاداشهای نامعقولی درنظر بگیرند که با عملکردشان همخوانی نداشته باشد. بههمیندلیل، مفهوم حاکمیت شرکتی (corporate governance) بهمنظور رفع مشکلات ناشی از تفکیک مالکیت
#شرکت و
#مدیریت آن ابداع شد.
حاکمیت شرکتی چیست؟
حاکمیت شرکتی مجموعهای از قوانین و روشهاست که رابطهی بین سهامداران،
#مدیریت و اعضای هیئتمدیره را تعریف میکند و بر چگونگی عملکرد
#شرکت تأثیر میگذارد. حاکمیت شرکتی، شامل مجموعهای از روابط بین
#مدیریت #شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و ذینفعان دیگر است. علاوه بر آن، ساختاری ارائه میکند که از طریق آن، اهداف
#شرکت، ابزار دستیابی به آن، اهداف و نظارت بر عملکرد
#شرکت تعیین میشود. کنترل و راهبری شرکتها به دو طریق صورت میگیرد: راهبری از «درون»
#شرکت و کنترل از «بیرون» آن. در هر کدام از این دو حالت، موارد مهمی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.
راهبری از درون
#شرکت : این کار توسط
#مدیران و هیئتمدیره «درون»
#شرکت انجام میشود. برای یک راهبری مؤثر باید موارد زیر بررسی شوند: تعیین ساختار وظایف افرادی که خط مشی
#شرکت را تعیین میکنند (شامل مدیرعامل و هیئتمدیره)؛ نیاز به نظارت بر اتفاقات پیشبینینشده مهم از طریق تجزیهوتحلیل ریسکها؛ نیاز به کنترل عملکرد (کنترل داخلی).
کنترل از بیرون
#شرکت : آگاهیداشتن از چارچوبی که دستورالعملهای عملکرد، انطباق و اساسنامهی حقوقی (قانونی) در آن تعریف شده است.
داشتن دیدگاهی گسترده از موقعیت شرکتها در جهان از طریق
مسئولیتهای
اجتماعی و تصمیمات اخلاقی.
دلیل اساسی استفاده از حاکمیت شرکتی، نظارت بر بخشی از شرکت است که کنترلِ دارایی سهامداران و
#سرمایهگذاران را برعهده دارد. این کار تضمین میکند که: موازنه قدرت بهطور مناسب بین اعضای هیئتمدیره توزیع شود ، به
#مدیران اجرایی بهطور عادلانه پاداش یا امتیاز تعلق گیرد ، هیئتمدیره
مسئولیت نظارت بر مدیران اجرایی و
#مدیریت ریسکها را بپذیرند ، ناظران بیرونی (external auditors) مستقل باشند و
#شرکت تحت تأثیر عملکرد آنها نباشد، به مسائلی مانند رعایت اخلاق
#کسبوکار،
#مسئولیت_اجتماعی شرکت (CSR) و حمایت از افشاگران فسادهای مالی رسیدگی شود.
اما هدف اصلی حاکمیت شرکتی، بهبود عملکرد شرکتها، ایجاد شفافیت و پاسخگویی هیئتمدیره در برابر ارزش ذینفعان و سهامداران است. همچنین از موارد زیر پشتیبانی بهعمل میآورد: کنترل
#مدیران از طریق افزایش دفعات گزارشدهی به ذینفعان ، افزایش سطح اعتماد و شفافیت در فعالیتهای شرکت برای تمام
#سرمایهگذاران (موجود و بالقوه) و در نتیجه، ارتقای رشد
#شرکت ، اطمینان از اینکه
#شرکت مسیر قانونی و روشهای اخلاقی را اجرا میکند ، ایجاد نوعی کنترل در رأس
#سازمان که بهتدریج مراتب پایینتر سازمان را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد
همه شواهد تجربی و همچنین تحقیقاتی که در سالهای اخیر انجام شدهاند، حاکمیت شرکتی را تأیید میکنند. این پژوهشها دریافتهاند بیش از ۸۴%
#سرمایهگذاران سازمانی جهان حاضرند برای سهام یک
#شرکت با حاکمیت شرکتی خوب پول زیادی پرداخت کنند، اما در شرکتی که از لحاظ حاکمیت شرکتی ضعیف عمل میکند (با وجود سابقهی مالی خوب)،
#سرمایهگذاری نکنند.موافقت با اصول حاکمیت شرکتی میتواند نقش مهمی در ارتقای ارزش شرکتها بازی کند. اگر در یک کشور اعتبار لازم برای اجرای شیوههای حاکمیت شرکتی وجود نداشته باشد، در حسابرسی و استانداردهای گزارشدهی سهلانگاری شود یا به
#سرمایهگذاران شفافیت و اعتماد کافی داده نشود، سرمایه (سرمایهگذاران داخلی یا خارجی) در جایی خارج از کشور جریان خواهد یافت. بنابراین عواقب این وضعیت، تمام شرکتها و تشکیلات
#اقتصادی کشور را درگیر خواهد کرد.
@Sha_afبا
#شعف مشعوف شوید.