💢 «
بعضی ها دوست دارند سیلی بخورند »
یک جمله معروفی درباره مواجهه ی انسان با حقایق وجود دارد، آن هم این است که میگویند: «
کسی که واقعیت را درک نکند، به زودی با سیلی سخت آن مواجه خواهد شد.»
دیروز شبکه خبری سی ان ان، یکی از مهم ترین و معتبرترین رسانههای آمریکایی، رسما اعلام کرد که حدود
صد نظامی ارتش آمریکا، برای کار کردن با سامانه دفاع موشکی تاد، در سرزمین های فلسطین اشغالی مستقر میشوند! یعنی آمریکا برای کمک به ولد نامشروعش در منطقه، به وتو کردن قطعنامهها اکتفا نمیکند. به ارسال سلاح نیز اکتفا نمیکند؛ اگر نیاز باشد، سربازانش را هم اعزام میکند تا منافعش را حفظ کند.
این معنی حقیقت امروز جهان است یعنی یک کشور دیگر، آن طرف کرهی زمین، برای حفظ منافعش از هیچ کاری دریغ نمیکند، احتمالا کسی هم بلند نمیشود تا داد بزند که به داد داخلی ها برسید! در میانه سال ۲۰۲۴ میلادی، بدهی آمریکا برای اولین بار به مرز ۳۵ تریلیون دلار رسید که هشداری برای آینده اقتصاد آمریکا به حساب میآمد اما دریغ از یک دلار خرج کمتر برای رفیق گرمابه و گلستان در منطقه غرب آسیا!
آن وقت در ایران، نه برای آن طرف دنیا، بلکه برای همسایهای که دیوار به دیوار کشورمان بود، یک پروژه تروریستی کلید خورده بود و داعش شکل گرفته بود؛ بعضیها میگفتند چرا میروید آن جا؟! مگر مردم خودمان کم مشکل دارند؟ هیچ به روی خودشان هم نمیآوردند که منافع ملی در هر کشوری، حرف اول را میزند و اگر این تهدید، در آن موقع با هوشمندی و تلاش های شبانه روزی مجاهدانی همچون حاج قاسم و ابومهدی مهندس خنثی نمیشد، معلوم نبود که امروز شکل غرب آسیا به چه صورت بود و در کجای این کشور در حال نبرد با داعش بودیم!
امروز هم پس از گذشت چند سال از آن موقع، این حرفها باز هم مشتری دارد! مثلا میگویند که چرا این حجم از ناراحتی که برای شهادت لبنانی ها، فلسطینیها و سید حسن نصرالله ابراز شد، برای حادثه تلخ فوت کارگران معدن صورت نگرفت؟! کودکی را تصور کنید که یکی هلش داده، در رودخانهای مواج افتاده و ذرهای توان ندارد تا خلاف جریان رودخانه شنا کند! قصه برخی از افرادی که این حرفها را نقل میکنند، از همین قرار است. مگر باید نشست و صبر کرد تا یک رسانه آن ور آبی یک چیزی بلغور کند، بعد هم طوطیوار آن را تکرار کرد؟ دریغ از چند لحظه تفکر!
آیا نباید حق داد به ملتی که این حجم از ظلم و ستم را ببیند و اندوهگین شود؟ آیا نباید در سوگ یک نسل کشی هفتاد و خردهای ساله، خون گریست؟ عزای عمومی که چیزی نیست، باید برای عزم و ایمان مقاومت سید حسن نصرالله در برابر این همه زورگو، جان را هم فدا کرد! ۸۵ تن بمب ریختهاند فقط برای از بین بردن یک نفر! این عزای عمومی ندارد؟ عزایی از جنس عزای سیدالشهدا که موجب حرکت میشود؟ یک نسل کشی و ظلم هفتاد و خوردهای ساله، با یک حادثهی تلخ که موجب از دست رفتن چندین کارگر شریف شده، برابر است؟!
أَیْنَ تَذْهَبُونَ؟!
یک روز میگویند چرا امنیت کشور را حفظ کردی و با داعش جنگیدی، بعد که میفهمند حرفشان خیلی پرت بوده و سیاست جمهوری اسلامی ایران در این باره درست و دقیق بوده، سراغ چیزهای دیگر میروند.
نقل حرف امروز و دیروز نیست، نقل تعصب ضدیت با جمهوری اسلامی است. این تعصب، به نحوی عقل و دل را مهر میزند که بدیهیات هم راهی به این دو نمییابند!
این روزها، روزهای خاصی است. سیلیها یکی پس از دیگری میآیند؛ این بشر پرمدعا یا واقعیت امروز دنیا و بیداری دنیا برای حذف این غده سرطانی را میبیند و دست از این حرفهای کودکانه برمیدارد یا تا چند وقت دیگر، باز هم با سیلی محکم واقعیت روبرو میشود. فقط تفاوتش این است که این بار، شاید فرصت جبران نباشد و تاریخ طوری قضاوتمان کند که ساکتین عاشورای ۶۱ هجری را قضاوت کرد!
نکند اجلمان نزدیک شود و تا روز آخر عمرمان درگیر همین بازیها باشیم و بعد با سیلی مرگ از خواب بیدار شویم!
کاش سید مرتضی آوینی الان زنده بود و با همان نوای گرم و آرامش بخشش، در گوشمان زمزمه میکرد که موتوا قبل ان تموتوا...
📝 «« یادداشت کارگروه عقیدتی سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان درخصوص حال و هوای این روز های لبنان و غزه »»
#یادداشت
#کارگروه_عقیدتی_سیاسی
#یادداشت_سیاسی
#ایران_من
#انجمن_اسلامی
📌 @sem_iran