البته اصل و ريشه پيامبر استوارتر 💪و شاخه و برگش🌿 در آسمان🌦گسترده تر از آن بود كه عصيان ها و كفران ها و تهمت ها و اذيت ها😈بتواند خدشه و خللي🤕 در دعوت او پديد بياورد يا ملول و خسته اش كند😓 و از پايش درآورد. او تا بدانجا در دعوت به هدايت ثبات می ورزيد و از دل و جان مايه مي گذاشت كه گاهي خدا به او فرمان توقف مي داد✋ و او را به مواظبت از جسم و جانش ملزم مي نمود. آنچه دل پيامبر را می آزرد... آنچه دل پيامبر را می آزرد، نه آزار دشمنان كه جهالتشان بود، پيامبر نه از آنان، كه بر آنان غمگين مي شد كه چرا تا بدان پايه بر جهالت خويش، پاي می فشرند، و پا از احصار كفر و شرك 🗿بيرون نمی گذارند، چرا در فضاي حيات بخش توحيد تنفس نمی كنند، چرا حلاوت و شيريني عبوديت را نمی چشند.و در اين غمخواري، مشاركتي كه ابوطالب موحد و مادر مهربان با او می كردند از دست و دل هيچ ايثارگري جز همين دو بر نمی آمد...💐