View in Telegram
شرمِ کریمان ابوالقاسم قشیری در بیان انواعِ حیا، به شرم و آزرمِ پروردگار اشاره می‎کند. شرم خداوند به گفتهٔ او در این است که توجّه نیازمندانهٔ بندگانش را بی‌پاسخ نمی‌گذارد و بخشایش و آمرزش خود را از توبه‌کاران دریغ نمی‌دارد. شرم دارد از اینکه درِ رحمت و لطف خود را بر کسی که صادقانه دقّ‌الباب می‌کند، نگشاید. این قِسم از شرم و حیا را می‌توان شرمِ کریمان و حیایِ کریمانه نامید: «... و حیایِ رَبّ است_سبحانه و تعالی_ نامهٔ به‌مُهر به بنده دهد، پس از آنکه به‌صراط گذشته باشد اندر وی نوشته‌ای گوید: بنده‌ٔ من کردی آنچه کردی؛ من شرم دارم که آن بر تو پدیدار کنم؛ برو که تو را بیامریزدم. از استاد ابوعلی شنیدم که یحیی بن معاذ اندرین خبر گفت: سبحان آن خدایی که بنده گناه کند و خدای تعالی شرم دارد از وی. و اندر بعضی کتاب‌ها است که خدای عزّوجلّ گوید: بنده‌ٔ من انصاف من بِندَهَد، مرا بخواند، من شرم دارم که وی را باز زنم، و وی گناه همی کند و از من شرم ندارد.»(رساله قشیریه، تصحیح بدیع‌الزمان فروزانفر، ص۴۳۸_۴۳۹) یحیی بن معاذ این نوع حیا را، حیایِ کَرَم خوانده و خداوند کریم را به آن ستوده است: «الهی! زهی خداوندِ پاک که بنده گناه کند و تو را شرمِ کَرَم بوَد.»(تذکرة‌الاولیاء، تصحیح شفیعی کدکنی، ص۳۸۳) آنچه عارفان ما در این‌باره گفته‌اند به تأسّی از پیامبر گرامی اسلام است که می‌فرماید پروردگارِ شما باحیا و کریم است: «إِنَّ رَبَّكُمْ تَبَارَكَ وَتَعَالَى حَيِيٌّ كَرِيمٌ يَسْتَحْيِي مِنْ عَبْدِهِ إِذَا رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَيْهِ أَنْ يَرُدَّهُمَا صِفْرًا»(ابوداود: ۱۳۲۰، ترمذی: ۳۵۵۶، ابن‌ماجه: ۳۱۳۱) «پروردگار شما بسيار با حيا و بخشنده است، وقتی بنده‌اش دست‌ها را به سوی او بلند کند، شرم می کند که آنها را خالی بازگرداند.» چنان‌که در این سخنِ شریف می‌خوانیم میان کَرَم و شَرم پیوندی است. کریمان با اقتدا به خداوندِ کریم از دستِ ردّ زدن به سینهٔ عذرخواهان شرم می‌کنند. از بی‌اعتنایی به حاجتِ نیازمندان، حیا دارند. این نکته را که خداوند کریم از نبخشودن و نیامرزیدن، شرمسار می‌‌شود، سعدی به لطافت هرچه تمام در مقدمهٔ گلستانِ خویش(کلیات سعدی، نشر هرمس، ص۴) آورده است: «هر گاه که یکی از بندگانِ گنهکارِ پریشان‌روزگار، دست اِنابت به امید اجابت به درگاه حق جَلَّ وَ عَلا بردارد، ایزد تعالی در وی نظر نکند. بازش بخواند، باز اِعراض کند. بازش به تَضَرُّع و زاری بخواند، حق سبحانه و تعالی فرماید: یا مَلائِکَتی قَد اسْتَحْیَیْتُ مِن عَبدی و لَیسَ لَهُ غَیری فَقَدْ غَفَرْتُ لَهُ(=ای فرشتگان من، از بنده‌ام شرم کردم، او جز من کسی را ندارد. او را آمرزیدم) دعوتش را اجابت کردم و حاجتش برآوردم که از بسیاریِ دعا و زاریِ بنده همی شرم دارم. کَرَم بین و لطفِ خداوندگار گنه بنده کرده است و او شرمسار» شاید زیباترین حکایت در بابِ شرمِ کریمانه این ماجرا است: و نقل است که معروف [کَرخی] خالی[=دایی] داشت که والی شهر بود. روزی به جایی خراب می‌گذشت. معروف را دید درآن خرابه نان می‌خورد و لقمه‌ای به سگ می‌انداخت. گفت: «شرم نداری که با سگ نان می‌خوری؟» [معروف کرخی] گفت: «نان از شرم می‌دهم بدو.»(تذکرة‌‌الاولیاء، تصحیح شفیعی کدکنی، ص۳۳۱) @sedigh_63
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily