💢آخرین حرفهای کاماروف؛ کیهاننوردی که چون شهابسنگی سقوط کرد؛ آیا خود را فدای دوستش گاگارین کرد؟
تصمیم به پیادهروی فضایی برای جشن سالگرد تاسیس اتحاد جماهیر شوروی منجر به مرگ نخستین انسان در حین پرواز فضایی شد.
اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۶۷ میلادی، پنجاهمین سالگرد تاسیس خود را با مراسمهای باشکوه جشن گرفت.
در کنار جشنهای زمینی، این مراسم شامل یک تصمیم بلندپروازنه در آن وقت بود؛ یک پیادهروی فضایی که به طرز غمانگیزی به مرگ قابل پیشگیری یک کیهاننورد روس به نام «ولادیمیر کاماروف» ختم شد.
او بعدها به «مردی که از فضا سقوط کرد» شهرت یافت.
برنامه از این قرار بود که دو فضاپیما میبایست به مدار زمین پرتاب میشد. نخستین فضاپیمایی که پرتاب شد «سایوز ۱» نام داشت که کاماروف نیز سوار آن بود. فضاپیمای او میبایست یک روز در مدار منتظر میماند تا فضاپیمای دوم به نام «سایوز ۲» نیز در مدار زمین به آن ملحق میشد.
در ادامه قرار بود این دو فضاپیما به هم برسند و کاماروف از سفینه خود خارج شود و تا رسیدن به «سایوز ۲» یک پیادهروی فضایی انجام دهد. بعد از آن قرار بود که یکی از دو فضانورد سوار بر «سایوز ۲» نیز وارد «سایوز ۱» شده و هر دو فضاپیما بدون هیچ مشکلی به زمین باز گردند.
در کتاب «مرد ستارهای: حقیقت پشت افسانه یوری گاگارین» ادعا شده است که وقتی یوری گاگارین و دیگر مهندسان ارشد مشغول بازررسی این فضاپیما بودند، به ۲۰۳ مشکل ساختاری در این فضاپیما برخورد کردند که برخی از آنها حاکی از احتمال بروز خطرات ایمنی جبرانناپذیر در صورت پرتاب فضاپیما بود.
ظاهراً یک صورتجلسه ۱۰ صفحهای نیز تهیه شده که این عیوب در آن فهرست میشود. اما هیچ کس، احتمالاً از ترس اضافه شدن نام خود به تلفات جانبی این مأموریت، جرأت نکرد این یادداشت را به لئونید برژنف، رهبر شوروی ارائه کند.
در مصاحبههایی که کتاب مذکور نقل شده است، یک مامور مخفی کاگب که مسئولیت پاییدن گاگارین را بر عهده داشت، ادعا کرد که دوستان کاماروف سعی کردند او را متقاعد کنند که از انجام این ماموریت امتناع کند و استدلال میکردند که عواقب سرپیچی کمتر از مرگ حتمی است. اگرچه که به گفته مورخان فضایی، بعید نیست که این مامور مخفی که ونیامین روسایف نام داشت، در گزارشهای خود مبالغه کرده باشد.
کاماروف به این ماموریت تن داد
کاماروف میدانست که اگر بخواهد این ماموریت را نپذیرد، آنها دوستش گاگارین را میفرستند. از طرف دیگر، کاماروف میدانست که عاقبت سرپیچی احتمالاً به قیمت جان او تمام میشود.
حتی گاگارین در روز پرتاب این فضاپیما طبق پروتکل معمول عمل نکرد و درخواست کرد که لباس مخصوص بپوشد و برای صحبت با کاماروف به روی سکوی پرتاب برود. این احتمال وجود دارد که قصد گاگارین این بوده که پرتاب را آنقدر به تعویق بیندازد تا لغو شود، اما اگر برنامه او این بود، باز هم افاقه نکرد و در نهایت کاماروف در داخل فضاپیمای خود به فضا پرتاب شد.
با این حال، هنگامی که به آنجا رسید، وضعیت بلافاصله به هم ریخت و چونکه یکی از پانلهای خورشیدی فضاپیما نتوانست به درستی باز شود، در نتیجه منبع تغذیه فضاپیما نیز به شدت ضعیف شد.
آژانس فضایی دستور فرود او را صادر کرد، اما محفظه حامل او شروع به چرخیدنهای غیرقابل کنترل کرد. او راهی برای کنترل ارتفاع خود نداشت و نمیتوانست فضاپیما را به درستی جهت دهی کند تا کف آن رو به زمین قرار گیرد؛ به این معنی که موشکهای فرود نمیتوانستند شدت ضربه فرود را مهار کنند. در عوض، او مستقیماً به پایین سقوط آزاد کرد و با نیروی یک شهاب سنگ ۲.۸ تنی به زمین کوبیده شد.
آخرین حرفی که از زبان این فضانورد خارج شد
در کتاب «مرد ستارهای» آمده است که ایستگاههای رادیویی ایالات متحده آمریکا در ترکیه سخنان پایانی کاماروف را رهگیری کردند، او در حالی که فریاد خشم داشت و به لحظه مرگ خود نزدیک میشد گفت «سفینه لعنتی! هر جایی که دست روش میگذارم کار نمیکند.»
در عوض، رونوشتهای رسمی شوروی - اگرچه صحت آنها همچنان مورد بحث است - بیان میکند که آخرین سخنان کاماروف این بود: «احساس عالی بودن میکنم، همه چیز مرتب است. از شما برای انتقال همه اینها [دستورالعملها] متشکرم. [جدایی بخشی از فضاپیما هنگام فرود] انجام شد.»
طبق این نسخه از روایت، کاماروف در حالی که کنترل زمینی سعی در برقراری مجدد تماس داشت، جان خود را از دست داد.
آخرین مکاتبه منتسب به کاماروف
در رونوشت رسمی آمده است که عوامل دستاندرکار بر روی زمین میگویند «روبین، زاریا صحبت میکنه، صدای من را میشنوی؟ تمام. روبین، زاریا صحبت میکنه، صدای من را میشنوی؟ تمام.»
و این آخرین چیزی بود که به کاماروف گفته شد.
https://www.iflscience.com/the-final-words-of-cosmonaut-vladimir-komarov-the-man-who-fell-from-space-77344#
🆔@ScientificDialectics