بریدهای از کتاب احمد سمیعی (گیلانی)، زندگانی و خاطرات سیاسی در گفتگو با سایه اقتصادینیا، نشر نی، ص ۲۰۸ و ۲۰۹.
▪️از نقشههای اینچینی حزب [توده] دیگر چه یادتان هست؟
▫️یادم است یک بار نقشه کشیدند از مخازن بانکها با حوالههای جعلی پول بیاورند بیرون. برنامه ماهرانه تنظیم شد، ولی کاملاً درست اجرا نشد. قرار شد رأس ساعت معینی عدهای به بانکهایی که حزب توی آنها دست داشت مراجعه کنند و به ازای حوالهها پول بیرون بکشند. همزمان در سراسر کشور، تهران و شهرستانها.
▪️که چه کار کنند آن پول را؟
▫️خرج فعالیتهای سازمانی. حزب گوش تا گوش ایران گسترده شده بود. تشکیلاتی با آن وسعت و با آن فعالیت متعدد خرجهای کلان داشت. نقشۀ بیرون کشیدن پول از بانک کامل اجرا نشد؛ ولی مبالغ هنگفتی گیر حزب آمد. چند نفری هم دستگیر شدند. ظاهراً دیر جنبیده بودند و از رأسِ ساعت مأموریت جا مانده بودند؛ نقشه فاش شده بود.
▪️آخر رسماً پول دزدی؟! جنبۀ اخلاقی قضیه برایشان مهم نبود؟
▫️نه! مسئلۀ اخلاقی هیچ در میان نبود. احزاب کمونیستْ سراسر دنیا از این کارها میکردند.
▪️دزدی؟!
▫️بله. مقدار زیادی از خرجشان را از راه دزدی درمیآوردند. سازمان دانشآموزان، سازمان جوانان، سازمان زنان، سازمان کارگران، و خلاصه سازمانهای متعدد با خرجهای کلان زیرمجموعۀ حزب تودۀ ایران بودند، فعالیتهای وسیع داشتند؛ گیرم حزب رسماً غیر قانونی اعلام شده بود. فرض کن بگویند فلانی، مأموریت برو اصفهان. این خرج دارد. مگر نه؟
▪️میدانم! ولی آخر جنبۀ اخلاقیاش چه؟
▫️در مبانی نظریشان اصولاً مانع اخلاقی نداشتند برای نیل به این اهداف.
▪️خیلی عجیب است برایم. پولِ دزدی را برداریم خرجِ آرمانهایمان کنیم!
▫️بله، علناً دزدی میکردند و از این قبیل شائبهها داشتند...
https://t.center/Sayehsaar