اندر احوالات جماعت آویزان به
لچک #مجاهدینمشتی مومن مغز خاموش ، از همه جا رانده
و مانده ، بسان موجودات "درمانده
و بیچاره" چونان سعی میکنند در لابلای دست
و پای ملایان بیخرد ، بلولند تا بلکه خرده ای از بین دستان آنها بر زمین اوفتد
و آنها را زنده بگذارد.
این جماعت وامانده از پساب کمونیستهای ابله حسینی
و تبار متوهمین گلسرخی با توسل به
لچک قرمز آن خان خانم های زیر مانده از جهد
و جهاد ، تلاشی ابلهانه برای بیان
و معرفی تازه خود دارند.
چونان در این پساب
و گنداب متعفن عقاید ابلهانه خود شناورند که یادشان رفته ، آن خلق دیگر وجود ندارد که آنها برایش جهد
و جهاد کنند.
مغز های این جماعت بسان مومنین به الله
و محمد دچار پوسیدگی درونی
و فروپاشی ذاتی است. توجه به آن ها در همین حد اندک هم موجب تزریق اعتبار برای زنده ماندن آن ابلهان است . اما نمیدانند که فردوسی، تزریقی مهلک میکند به این بدن متعفن
و آویزان به
لچک آن زیر مانده عصا بدست:)
این جماعت برای حضور در مجموعه ما حتی برای طرح سئوال
و گفتگوی غیر سیاسی ، میبایست به سئوالاتی که در کانال گنجینه های ما گذاردم ( در لینک زیر ) در زیر همین پست پاسخ دهند
لینم همین پیام هم در آن پرسشها خواهم گذارد تا بلکه زنجیره ارتباطی بین این دو حفظ شود.
https://t.me/ourtreasures/27@سازمان_مجاهدین
#پیر_زیر_مانده#لچک_قرمزی_و_دوستان_دندان_مصنوعی#لچک_و_عصا#خنده_زئوسی #فردوسی#خردفردوسی