به نام مهر
☀️✅️ نیم نگاهی به شخصیت ارشک بزرگ ، بنیانگزار سلسله اشکانیان :
ارشک بزرگ مانند داریوش بزرگ ، گروه هفت نفره ای را برای نجات ایران تشکیل میدهد و رستاخیز را اینگونه آغاز میکند.بدون شک ارشک قبل از ورود به پارت در قسمت های شمالی تر قدرتی در دست داشته.
شواهد نشان میدهد که ورود ارشک به پارت با استقبال مردم همراه بوده است و فتح این منطقه از جنسِ
دست اندازی به سرزمینی غریبه نبوده است.
ما میدانیم که ارشک سه سال بعد از این پیروزی را صرف ساخت وساز
و آبادانی در این منطقه کرد و شهر نسا را بنا نهاد و آن را به پایتختی باشکوه تبدیل کرد. شهر نسای باستانی همان است که امروز هم باقی مانده و با نام اشک آباد شناخته میشود و در کشورمان به نادرست آن را عشق آباد مینویسند.
این گزارش یوستین هم قابل تأمل است که مینویسد ؛ مردم پارت تا قرن ها بعد روزِ ورود ارشک نخست به سرزمین شان را جشن میگرفتند و آن را زمان رهاییشان از یوغ مقدونیان میدانستند.
چنین سنتی تنها زمانی معنا دارد که مقدونیان به تازگی این استان را فتح کرده و ارشک همچون نجات بخشی ایشان را بیرون رانده باشد.
ارشک بعد از سه سال آبادانی در پارت و مرو، در نوروز سال 247 پ.م. در شهری به نام آساک به شیوه ی هخامنشیان تاج گذاری کرد و خود را شاهنشاه ایران زمین خواند.
نوشته اند که در این شهر آتشکده ای مهم وجود داشته که تا قرن ها بعد همچنان پا برجا بوده است.
اینجا روشن میشود که عناصری از آیین زرتشتی از همان ابتدا در میان خاندان اشکانی وجود داشته و دست کم ایدئولوژی سیاسی ایشان بر مبنای الگوی کهن هخامنشیان صورت بندی میشده است.
تدبیر ارشک و دستاوردهایش آنچنان بود که در مدتی کوتاه قبایل ایرانی دیگر و مردم محلی بر او گرد آمدند و کارش بالا گرفت.
ارشک را در منابع باستانیِ غربی همچون شاهی آرمانی تصویر کرده اند.
ارشک نخست از دید پیروانش شخصیتی مقدس و ورجاوند دانسته میشد و در میان شاهانِ بزرگ تاریخ، کسی است که نامش در مقام لقبی برای شاهان ، دیرپاترین و پیوسته ترین کاربرد را داشته است. جانشینان او تا پنج قرن پس از او خود را اشک مینامیدند و این ثباتِ نمادهای سیاسی در تاریخ جهان باستان ، سنتی شگفت محسوب میشود. آمیانوس مارکلینوسِ رومی نوشته که پارتها بعد از مرگ ارشک او را مقدس می دانستند و به
افتخارش مراسم برگزار کردند. او آورده که بزرگانِ قوم ، ارشک را در میان ستارگان جای دادند.
بدین ترتیب ارشک مقامی خدای گونه یافت و گذشته از یک بنیانگذار سلسله ، به مرتبه نیروی آسمانی و شخصیتی مقدس نیز برکشیده شد.
ارشک مدت سی سال حکومت کرد و نزد رعایایش به قدری محبوب بود که بعدها او را همچون موجودی مقدس میستودند.
چنانکه ولسکی گزارش میدهد ؛ سیاست ارشک از همان ابتدا ضد یونانی و ایران گرا بود و بین این دو قطب قدرت ، قاطعانه ایران گرایی را برگزیده بود.
پس میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا یکی از پهلوانان و دلاوران اساطیری ایران ، همین ارشک بزرگ نیست؟
این پرسش آدمی را به قلمرو افسانه های بسیاری میکشاند که تاریخی نیستند و در عین حال تاریخ را در میان دارند.جذابیت داستان های اساطیری به همین است.
رستم نشان از کدام اشک دارد ، یا کدام اشک نشان از رستم؟
این مرد بزرگ چه ویژگی داشته که شاهان اشکانی تا پایان ، بر داشتن این لقب پافشاری می ورزیدند و آن را افتخاری بزرگ میدانستند؟
چه ویژگی بوده که حتی اگر کسی از طرف مادری هم به ارشک میرسید میتوانست لایق گزینش مجلس مهستان شود؟
باید فروردین یشت و آبان یشت را دوباره خواند ، باید نشانی از اشک در این دو یشت اوستا باشد.
پاینده و پیروز باشید
☀️❤️✍️ منبع : کتاب شاهنشاهی اشکانی _ دکتر شروین وکیلی
╔═══𓄂𓆃═══╗
❈
@Saren_IRAN ❈
╚═══ 卐 ═══╝