نگاه محور مقاومتی های به جنبش زن زندگی آزادی
دو سال از جنبش زن زندگی آزادی گذشت. در این دو سال چه زخم هایی التیام نیافتند؟ چه درد هایی آرام نگرفتند و چه حسرت های بر دل ماندند؟ چه عزیزانی که جانهایشان را از دست دادند؟ چه عزیزانی که چشمهایشان را؟ چه خانوادههایی که داغدار فرزندانشان اعم از دختران و پسران جوانشان تا دیگر اعضای جانباخته خانوده هایشان شده اند؟
در روز ۲۵ شهریور سالروز جنبش زن زندگی آزادی مردم مبارز و آزادیخواه زخم ها را شکافتند اما استوارتر و با عزم و اراده ای راسخ تر در راه پیروزی و زندگی. یاد جانباختگان عزیز را زنده و والا داشتند اما مقاومتر و امیدوارتردر راه آزدی. اعتراض و اعتصاب زندانیان سیاسی نشانی از خشم و جسارت در دفاع از حقوق زنان. همه شواهد حکایتی از جنبشی پویا دارد که مانند آتشی زیر خاکستر می ماند که هر دم آماده فوران است.
ʺولی مبارزه را، ایستادن نیستʺ
جنبش به پیروزی نهایی نرسید اما نقطه عطفی در تاریخ زندگی و مبارزه مردم ایران رقم خورد. جنبش زن زندگی آزادی پیروزیهایی را به دست آورد که زندگی مردم ایران وارد فاز جدیدی شد. همبستگی، اتحاد، نوع دوستی، مبارزه و پیوندی سراسری که همه مردم ایران اعم از ؛ عرب، ترک، فارس،کرد و بلوچ هم صدا و هم آوا با سرنوشت و اهدافی مشترک در یک راستا قرار داد. شعار از کردستان تا تهران، از بلوچستان تا کردستان، از تبریز تا اهواز یک نوع هم گرایی، اتحاد، برادری و برابری را ایجاد کرد. در این راستا مهسا شد دختر ترک، نیکا دختر کرد، کیان پسر بلوچ و خدانور شیرازی، این یعنی پیروزی.
میدانیم که انقلاب تغییراتی بنیادی در زیر ساختهای اقتصادی و روبنای حکومتی است، ولي کماکان جنبش زن زندگی آزادی توانسته تغییراتی (مبارزه، جسارت ، فداکاری، اتحاد) در جامعه ایران در بین جوانان، زنان و مردم ایجاد نماید که خود بیانگر و نوید بخش یک انقلاب است.
ʺو اما ʺ
محور مقاومت که پاسداران بدونه درجه و بدونه لباس فرم هستند، این اتحاد و همبستگی توده ای را آشوب و برندازی نطام میدانند. جنبش کارگری و سایر جنبشهای (دانشجوی، پرستاری، بازنشستگان، معلمان) که زنده و پویا در عرصه مبارزاتی هستند زرد و آشوبگر مینامند. کار این جاشهای محور مقاومتی لجن پراکنی نسبت به جنبشهای توده ای و شانتاژ، بدنام کردن و پرونده سازی برای فعالین این عرصه هستند. طبیعی است که جمهوری اسلامی از طریق جاشهای محور مقاومت این جنبشها را زرد و غیر قانونی قلمداد کنند، تا بتوانند به راحتی آنها را سرکوب و فعالین این جنبشها را زندانی، شکنجه و اعدام کنند.
از نگاه این برادران بسیجی هر جنبشی پویا و فعال را سوار نظام امپریالیسم آمریکا میدانند، و تنها در صورتی که مهر تایید سپاه قدس بخورد قابل قبول است. سَرکی و نیم نگاهی به گوشه و کنار جهان می کشند و تحلیل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن را بر مبنای مبارزه با روبنای سرمایهداری میسنجند، اما بر جنایات روسیه، حماس، و نسل کشی در سوریه سرپوش میگذارند. تمام مشکلات و معضلات جهان را در سرمایهداری آمریکا میبینند و تمام کاسه و کوزه ها را بر سر آمریکا میشکنند. به صورت فرمال جهان را تحلیل میکنند و بر نظام سرمایهداری که مسبب این همه جنایات است اعتقادی ندارند. بر این باورند که راه سوسیالیسم از روسیه و چین و نابودی اسرائیل می گذرد.
پاسداران بدونه درجه شرکت در انتخابات، به جلیلی رأی دادن، کورکردن چشم جوانان، زندانی کردن، شکنجه و اعدام را مبارزه سوسیالیستی تلقی مینمایند، احزاب چپ را پیاده نظام امپریالیسم و قاسم سلیمانی را چگوارا میدانند.
در دانشگاه تهران پرچم آمریکا را زیر پا گذاشتن و پرچم اسرائیل را سوزاندن، مبارزه با امپریالیسم بهحساب میآورند. نقش حاکمیت سرمایه داری اسلامی ایران در منطقه را فاکتوری مترقی و ضد امپریالیستی نشان می دهند. اعتراضات و اعتصابات کارگری و اعتصاب کارگران هفت تپه ، فولاد و نفت را آشوب و سرخوردگی کارگران مینامند.
ʺدر اعتصاب ۲۵ شهریورʺ
در ۲۵ شهریور برگ زرین دیگری در تاریخ کردستان رقم خورد و در آرشیو افتخارات مردم سیاسی و همیشه در صحنه کردستان قرار گرفت. مردم کردستان در بزنگاههای تاریخی ؛ حاکمیت شورایی در کردستان، کوچ تاریخی مریوان، مقاومت ۲۴ روزه سنندج و...... حماسه آفریدهاند و در ۲۵ شهریور بار دیگر شعور سیاسی مردم کردستان تداعی یافت.
در ۲۵ شهریور شکست دیگری برای جمهوری اسلامی رقم خورد و مردم کردستان نشان دادند که روحیه مبارزه و اتحاد با به اردوگاه کشاندن احزاب مستقر در کردستان عراق تزلزل نخواهد کرد. در ۲۵ شهریور مردم با اعتصاب عمومی ياد جانباختگان را زنده کردند و آنها را پرچمدار جنبش زن زندگی آزادی نامیدند.
در ۲۵ شهریور برگ ننگین دیگری شد برای جاشهای محور مقاومت که از انسجام و اتحاد مردم هراس دارند و هرآن درکمینند که خللی بر آن وارد کنند.
👇👇👇