View in Telegram
. شیطانکی تماشاچی ساکت نشسته بر دیوار با خنده‌ای جنون‌آمیز، خصمانه و خباثت‌بار . یک جفت چشمِ پاینده، کشفِ خطا خوراک او با این خوراکِ جان‌پرور هر روز می‌شود پروار . گاهی ملامتی سنگین، گاهی تذکری آرام گاهی فضاحتی عریان، گاهی تلنگر و هشدار . یک جفت چشمِ بیننده، بر هر چه می‌کنم آگاه بر هرچه می‌کنم پنهان، بر هرچه می‌کنم انکار . شب‌های وهم و بی‌خوابی، از تشنگیّ و بی‌تابی از خوف جنّ کز کرده بر پله‌های آب‌انبار . عمر من است و جان من، بنگر چگونه می‌بلعد این سخت‌جان بی‌انصاف، این جاودانۀ خونخوار . دست من است و پای من، بنگر چگونه می‌بندد در بند خواهش و وحشت، در ریسمان استثمار . بنگر چگونه می‌سازد از رودخانه‌ای مرداب از بی‌قرارِ عصیانگر ، فرمانبری پذیرفتار . ای یار غار بی‌منّت! یارِ دلاور ای عیّار! شیطانکِ ملامت را از روی دوش من بردار! . . #سمانه_کهرباییان
Telegram Center
Telegram Center
Channel