#ایران#اقوام_ایرانی#قوم_کلهر 🔻تاریخ نام ایران و تدوام تاریخی این نام
🔸بخش دوم
✍ کانال
#سلام_بر_زرنه (بخشهایی از این نوشتار که مربوط به شواهد کهن متون فارسی به ترتیب آمده از پیکرۀ متون زبان فارسی از دکتر فرهاد قربانزاده است)
فردوسی حکیم در اشاره به شمال ایران میگوید:
ز دریای گیلان چو ابر سیاه
دمادم به ساری رسید آن سپاه
ناحیهی کوفهی عراق سورستان ایران بودهاست.
حمزه اصفهانی در تاریخ پیامبران و شاهان، در قرن چهارم، میگوید: اعراب مردم عراق را اکراد سورستان مینامند.
بلاذری مورخ صدر اسلام میگوید: کوفه شهری در سورستان ایران و ساسانیان است.
فردوسی میگوید:
بها داد منذر چو بود ارزشان
که در بیشهی کوفه بد مرزشان.
شهر دیگر تیسفون در نزدیک بغداد پایتخت ایران بوده است. فردوسی به این بخش ایران نیز چنین اشاره میکند:
از آن جایگه شد سوی تیسفون
سر بخت بدخواه کرده نگون
و یا در اشاره به مدائن که مجموعهای از چند شهر ایرانی در عراق کنونی بودهاست چنین میگوید:
مداین پی افکند جای کیان
پراکند بسیار سود و زیان
یا اروند رود که نام ایرانی دجله است:
به اروندرود اندر آورد روی
چنان چون بود مرد دیهیم جوی
اگر پهلوانی ندانی زبان
به تازی تو اروند را دجله دان
دگر منزل آن شاه آزاد مرد
لب دجله و شهر بغداد کرد.
اروند رود که همان دجله بوده است، با حلوان / الون و هلهون مراکز
قوم کلهر مرتبط است. در
قوم کلهر ما ایلی به نام الوندی/ هلونی داشته و داریم. این نام، نشان از قدمت کهن ایلات
کلهر دارد.
نام ایران از میان متون و اشعار مختلف در طول تاریخ پس از اسلام از قرن چهارم به بعد به ترتیب زمانی، با ذکر نام آن متن.
نام ایران در متنهای کهن:
در شاهنامه (تصحیح جلال خالقی مطلق) حدود ۱۷۰۰ بار و در دارابنامۀ طرسوسی بیش از ۵۰۰ و در کوشنامۀ ایرانشاه نزدیک به ۳۰۰ بار نام ایران دیده میشود.
▫️قرن ۴:
ایرانشهر از رود آموی است تا رود مصر و این کشورهای دیگر پیرامون اویند و از این هفتکشور ایرانشهر بزرگوارتر است به هر هنری (مقدمۀ قدیم شاهنامه: ۱۴۰)
از زمین عراق و ایرانشهر به ایرج داد (تاریخ بلعمی: ۳۴۲)
و پس گفتم زمین ماست ایران / که بیش از مردمانش پارسیدان (دانشنامۀ میسری: ۶)
خود بخورد نوش و اولیاش همیدون / گوید هریک چو می بگیرد شادان ـ شادی بوجعفر احمدبنمحمد / آن مه آزادگان و مفخر ایران (رودکی: ۱۰۱۲)
خداوند ما نوح فرخنژاد / که بر شهر ایران بگسترد داد (ابوشکور بلخی، شاعران بیدیوان: ۹۹)
از این دو نیابت به ایرج رسید / مر او را پدر شهر ایران گزید (فردوسی، شاهنامه: ۱/۱۰۷)
افریدون ... پارۀ میانگین، که ایرانشهر است، ایرج را داد (بیرونی، التفهیم: ۱۹۴)
افراسیاب ... شهر ایران بگرفته بود و نریمان و پسرش سام بر او تاختنها همیکردند تا ایرانشهر یله کرد و برفت بهعجز باز به ترکستان شد (تاریخ سیستان: ۷)
▫️قرن ۵:
هیچ شه را در جهان آن زهره نیست / کو سخن راند ز ایران بر زبان (فرخی: ۲۶۲)
همیشه گفت همی پور رستم آن سهراب / چو سوی ایران آورد لشگر توران ـ که من پسر بوم و رستمم پدر باشد / دگر چه باشد دیهیمدار در کیهان (قطران: ۲۸۵)
🌎🔺`•(]
@salam_bar_zarneh[)