الف: اکانت گروهیِ اصلاحطلبانِ امنیتی با اسم جعلی "سهند ایرانمهر" چیزی نوشته با ادبی متفاوت با آنچه در خلوت به دیگری فحاشی و تهدید به افشاگری میکنند. و عصبی که چرا پرده برافتاده! و تازه بیحیایی خود را با بزرگان ادب مقایسه کرده که "سعدی هم گاه فحش میداد!" اسبِ فصاحت در میدانِ وقاحت!
ب: لفظِ قلم نوشتن و مطالب گنجور و ویکیپدیا را بازنشر کردن، شاید ظاهری فرهیخته به کسی از جمله امنیتیهای موسوم به سهند ایرانمهر بدهد امّا وزن فرد موقعی مشخص میشود که ببینی در خانه و خلوت و دایرکت هم جانب ادب و احترام انسانها را نگه میدارند یا ناغافل دکترجکیلشان میشود مسترهاید!
ج: چاکران گروهی متظاهر به ادب و ادبیات و در باطن عصبی و دریده و عربدهجو و پنهان شده در پشت نامِ دروغین سهند ایرانمهر را ببینید. اغلب خود فیکاند با اسامی الکی و عکسهای تزئینی. تیزهوشی نمیخواهد که بیابی که اینها همان ایرانمهریها هستند با اکانتهای دیگر. حکایتِ خودگویی و خودخندی!
د: اگر صدهزار دروغ در دفاع از دروغی گفته شود، آن دروغ توجیه نمیشود و تنها میشود صدهزارویک دروغ. مفلوکانِ موسوم به سهندایرانمهر مدعیاند دکترا دارند اما نمیگویند از کدام دانشگاه و در چه رشتهای. میگویند پدر و همسر و فرزند دارند اما تصاویر خانوادهشان که هیچ، عکسی از هیچکدامشان نیست. میگویند قزوینیاند اما اثری از چنین قومی در ثبتاحوال قزوین و هیچجای دیگر نیست. میگویند امنیتی نیستند اما در چت خصوصی تهدید میکنند به افشای اطلاعات شخصی مخاطب. میگویند اصلاحطلب نیستند اما همیشه در روز سرنوشت جهت سیاسیشان به اصطلاح اصلاحطلبی است... دار و دستهی پشتِ اکانت سهند ایرانمهر به همان شارلاتانی و بزدلی و دروغگویی و گندمنمایی و جوفروشیِ امنیتیهای پشت اکانت فریدابراهیمی هستند اما انصافا چون بازیگران ورزیدهتری هستند، دستشان دیرتر رو میشود و ردشان را از اتاقهای پاستور تا مستندهای باغملی و از آنجا تا دهلیزهای تمشیت در اوین، بهتر پنهان میکنند.