برای سرخی لب ها انار لازم نیست
که بیقرار تواَم اختیار لازم نیست
چقدر بوسه بریزم به روی اشعارم
که کافی است یکی بی شمار لازم نیست
تو باشی و شب و باران و چای و شعر و سه تار
نخورده مست توام میز بار لازم نیست
تو عارفانه سماعی برای قونیه
بگو به مولوی ات حلقه ی دار لازم نیست
مرا به بند کشیدی چه حاجتی بر بند
که صید چشم شما را شکار لازم نیست
چقدر اخم تو تیز است شهریار غزل
برای کشتن من ذوالفقار لازم نیست
همیشه باخته ام تاس را نریز ای عشق
که پای میز شرابت قمار لازم نیست
نبند ساک خودت را که واژه میمیرد
که ایستگاه جنون را قطار لازم نیست
ندیده دیده ام و نا شنیده می شنوم
همیشه هستی و هستم قرار لازم نیست
به پای عشق تو من مرده ام چه می خواهی
برای مُرده عزیزم که دار...لازم نیست
#زینب_حسامی
💙⊱✾☕️☕️✾⊰💙