⚫کدام ایران
✍فرامرز تقی لو
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تبریز
📌در پاسخ به نوشته یدالله کریمیپور با عنوان: ایران و اسرائیل متحدین ذاتی
💬 یدالله کریمیپور مدعی است که به عنوان یک دانشآموخته ژئوپلیتیک، هیچ دو کشوری دیگر همچون ایران و اسرائیل را نمیتوانند متحد استراتژیک برای همدیگر قلمداد شوند، چرا که هر دو در بین همسایگان غیر دوست محاصره شدهاند.
⭕️ سوال: کدام ایران میتواند متحد استراتژیک یک سازمان غاصب، اشغالگر و کودککشی باشد که سرزمین مسلمانان را غصب و اشغال کرده و مورد نفرت و خشم مسلمانان گردیده است؟
⭕ سوال دیگر: کدام ایران میتواند خود را در محاصره کشورهای مسلمان عرب و غیرعربی فرض کند و دنبال متحد استراتژیکی بگردد که نقطه اشتراک آنها تقابل با خاورمیانه اسلامی باشد؟
🔴 پاسخ:
♦ایران تخیلی گسسته از تاریخ، سنت و جغرافیای جهان اسلام، یعنی همان ایران متخیل در چیزی که رضا ضیاء ابراهیمی در کتاب خود با عنوان "پیدایش ناسیونالیسم در ایران" از آن با عنوان "ناسیونالیزم بیجاساز" یاد میکند.
♦همان ایدئولوژی که باعث میشد محمدرضا پهلوی در گفتگو با سفیر فرانسه بگوید که ما همچون شما اروپاییها آریایی هستیم و وقوع ایران در خاورمیانه یک اتفاق نحس بوده است. ما همچون شما باید اصولا در اروپا میبودیم، نه خاورمیانه.
♦این ایدئولوژی موجب ستیز حکومت پهلوی با تاریخ، سنت و جغرافیای اسلامی ایران میگردید و خود زمینه ساز سیاستهای توتالیتر در توسعه آمرانه و مقلدانه از ظواهر مدرنیته غربی گردید که نتیجه آن شکلگیری اعتراض و طغیان عمومی جامعه و وقوع انقلاب ۵۷ بود.
♦در هر حال، سیاست خارجی مبتنی بر ناسیونالیزم بیجاساز تبارگرایانه و نژادگرایانه در یک جامعه مسلمان شیعه با تنوع قومی و فرهنگی، تنها در شرایط وجود یک حکومت دیکتاتوری که جامعه را سرکوب میکرد، میتوانست به اصل اساسی شکل دهنده به سیاست خارجی در عصر پهلوی و در نتیجه شناسایی عملی و روابط راهبردی با اسرائیل منتهی شود.
♦مسلما با تصور یک جامعه آزاد و رقابتی و یک دولت مقید به اصول دمکراسی در جامعه مسلمان ایران که در آن اصول کلی سیاست خارجی را نمایندگان ملت در مجلس پی ریزی میکنند و دولت صرفا اجرا کننده است، نیروی سیاسی و پایگاه اجتماعی احزاب حامی ایدئولوژی ناسیونالیزم بیجاساز تبارگرایانه و نژادپرستانه، در بهترین حالت یک جریان اقلیت پر سر و صدا خواهد بود که قادر به کسب رای لازم برای گنجاندن یک سازمان غاصب، اشغالگر و کودک کش به عنوان متهد استراتژیک ایران نخواهد بود.
⭕ لذا به جناب کریمپور یاد آور میشوم که واقعیت غیرتخیلی و غیرتوهمی در مورد ایران با وجود سیاست خارجی آرمانگرایانه و انقلابی ۴۵ سال اخیر در جمهوری اسلامی، همچنان این است که اکثریت جامعه ایران اولا آگاه و دارای عقلانییت عینی و وجدان اخلاقی عمومی است و قادر به تشخیص یک دولت مسئول از یک سازمان غاصب اشغالگر و کودککشی که دادگاه بینالمللی جرایم کیفری برای رهبران آن حکم جنایت جنگی صادر کرده است، میباشد.
ثانیا اکثریت جامعه ایران مسلمان است و با وجود تبلیغات صدساله جریان فرقهگرایانه شعوبی وابسته به ناسیونالیزم بیجاساز و نژادگرایانه، خود را با کشورهای مسلمان خاورمیانه و جهان اسلام همسو و دارای زمینههای همکاری و وحدت استراتژیک میبیند.
♦همه این واقعیت ها در یک دمکراسی واقعی و نه صوری که در آن جامعه بتواند حرف خود را از طریق نمایندگان خود در مجلس بگوید و به قانون و سیاست تبدیل کند، آشکار خواهد شد. سیاست خارجی غیردمکراتیک در هر حال دولت را به سمت انواع تقابلها با جامعه داخلی خود و یا تقابلهای خارجی با همسایگان سوق میدهد. َ
⭕️ نتیجه اینکه در جامعه نرمال ایرانی با فرض تحکیم نسبی اصول حکومت داری دمکراتیک و نقش اقشار و طبقات مختلف جامعه در سیاست و حکومت، هیچگاه قابلیت و امکان تبدیل شدن اسرائیل به متحد استراتژیک ایران وجود نخواهد داشت.
🆔 @Saeidzibakalam