🔹 #سالگرد_وفات_علامه_طباطبایی (ره)
🔸 بیانی از علامه سيد محمد حسين طهرانی (ره) در وصف علامه طباطبایی (ره)
در هر مجلسى كه خدمتشان مى رسيدم آنقدر افاضه رحمت و علم و دانش بود؛ و آنقدر سرشار از حال و وجد و سرور و توحيد بود كه از شدّت حقارت در خود احساس شرمندگى مى نمودم؛ و معمولا هر دو هفته يكبار به قم شرفياب مى شدم؛ و ساعات زيارت و ملاقات با ايشان براى من بسيار ارزنده بود.
درست به خاطر دارم شبى در طهران كه به كتاب سير و سلوك منتسب به مرحوم آية الله بحر العلوم نجفى اعلى الله تعالى درجته، شرح مى نوشتم؛ دچار اشكالى شدم؛ هر چه فكر كردم، مسئله حلّ نشد؛ و تلفن خودكار در شهرهاى ايران هنوز دائر نشده بود؛ لذا شبانه براى اين مهمّ عازم قم شدم قريب نيمه شب بود كه وارد قم شدم؛ و در مهمانخانه بلوار شب را به صبح آوردم.
صبحگاه پس از تشرّف به حرم مطهّر و زيارت قبر حضرت معصومه سلام الله عليها، به خدمت استاد (علامه طباطبایی) رسيدم و تا قريب ظهر از محضر پربركتشان بهرمند شدم؛ و نه تنها آن مسئله بلكه بسيارى از مسائل ديگر را حلّ كردند؛ و جواب دادند.
من هر وقت به خدمتشان مى رسيدم، بدون استثناء براى بوسيدن دست ايشان خم مى شدم؛ و ايشان دست خود را لاى عبا پنهان مى كردند؛ و چنان حال حيا و خجلت در ايشان پيدا مى شد كه مرا منفعل مى نمود.
يك روز عرض كردم: ما براى فيض و بركت و نياز، دست شما را مى بوسيم چرا مضايقه مى فرمائيد!؟
سپس عرض كردم: آقا شما اين روايت را كه از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام وارد است كه «من علّمنى حرفا فقد صيّرنى عبدا» آيا قبول داريد!؟
فرمودند: بله روايت مشهورى است؛ و متنش نيز با موازين مطابقت دارد.
عرض كردم: شما اين همه كلمات به ما آموخته ايد؛ و به كرّات و مرّات ما را بنده خود ساخته ايد! از ادب بنده اين نيست كه دست مولاى خود را ببوسد!؟ و بدان تبرّك جويد؟
با تبسم مليحى فرمودند: ما همه بندگان خدائيم!
بارى چيزى را كه تصوّر نمى كرديم، ارتحال اين مرد بود؛ مرگ اين رجل الهى مرگ عالَم است؛ چون علّامه عالم بود؛ گرچه او زنده است، همه مردم زنده، مرده؛ و او زنده است. النّاس موتى و أهل العلم أحياء (مردم مرده اند و اهل علم، زنده اند)
••✾
🍀🕊🍀✾••
🌺 @sabouye_eshgh
✨✨✨