سلام مامان
ابتدا در جواب اخرین جمله تان که گفته بودید"آیا حالا بهترین دانشجو دانشگاه هستم؟"
باید بگویم نه! مثل همیشه فرزند شما مایه سرافکندگی شماست
دقیقا مطابق گذشته،همچون همه آن ۱۲ سالی که حداقل یک نفر از من بهتر بود!
فکر میکنم هنوز هم اهمیتی ندارد اگر بگویم همه اساتید از من راضی اند،چون بی دقتی را کنار نگذاشته ام
حالا بگذارید جواب سوالی را بدهم که هیچوقت نپرسیدید"آیا از خودم راضیم؟"
"خوشحالم؟" یا حداقل "زندگی بر وفق مراد است؟"
جواب همه این سوالات هم منفی ست!
احتمالا اینطور فکر میکنید که من به آنچه که دارم قانع نیستم
بله،همینطور است چون من هرگز از خود راضی نیستم،نه بخاطر اینکه بینی نافرمی دارم و زیر چشم هایم گود افتاده است،نه!
من از خود راضی نیستم چون در آخرین آزمون یک سوال را اشتباه حل کردم و بهترین نمره کلاس مال من نبود
هنوز هم مهارتی به جز یک جا نشستن و زل زدن به مقاله ها و کتاب های سنگین و پرحجم ندارم
تعجبی هم ندارد،در تمام عرصه های دیگر اگر اهمال کاری از من می دیدید به قدری سرزنش میشدم که به کلی آن را کنار میگذاشتم
و بعد مقصر همه این ها من بودم!
فارغ از همه این ها و همه روزهایی که خودم را سرزنش کردم باید بگویم حال من خوب است
حال من خوب است چون حداقل یک نفر و بیشتر،روی این کره خاکی بدون حتی لحظه ای فکر کردن به اینکه من چه جایگاه اجتماعی و شغلی دارم،دوستم دارند
حال من خوب است چون فارغ از همه گله هایی که از شما داشتم هنوز هم دوستتان دارم
سرتان را درد نیاورم؛اگر پذیرا پاشید روزهای اینده به ملاقاتتان خواهم آمد و تا آن روز در صدد جبران زحماتتان هستم تا شاید باعث شود شما قدری بیشتر از فرزندتان راضی باشید!
_نامه ۱۲۶ ام از ۱۲۶ روز دوری از شما_