واسه همه مراسما سعی می کرد یه برنامه داشته باشیم....
محرم بود،
حسین اومد و گفت: حاجی ایستگاه صلواتی بزنیم؟
گفتم: آره چرا که نه، اما با چی؟
گفت: با همین چای و بیسکوییتای خودمون...
یه میز گذاشت دم در مقر و شروع کرد خودش هم چای می ریخت و هم بیسکویت می داد؛ حال و هوای ایستگاه های ایران شده بود، مردم هم تعجب کرده بودند تا حالا تو عقارب سوریه از این کارا نشده بود
حسین بنیان یه کار زیبارو گذاشت قرار شد واسه هفده ربیع هم اینکارو انجام بدیم که البته نشد دشمن زد به محورمون و کلا برنامه هامون بهم ریخت و شدیدا درگیر شدیم
حسین گفت: هر طور شده ایستگاه رو میزنیم و بعد اینکه شرایط مساعد شد همین کار رو کرد که اتفاقا خیلی هم بهتر از ایستگاه محرم شده بود بعدها جاسوسها خبر دادند که از کار
حسین عصبانی شدند و چون فهمیده بودند برنامه داریم، همون روز زده بودند به محور ما....
#شهید_حسین_معزغلامی@zendegishahid