داستان زندگی شهدا

#شب_پنجم_محرم
Канал
Логотип телеграм канала داستان زندگی شهدا
@zendegishahidПродвигать
138
подписчиков
31,4 тыс.
фото
11 тыс.
видео
2,56 тыс.
ссылок
"﷽ " امروز فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست مقام معظم رهبرے❤️ به امیدِ روزی که بگویند؛خـادِمٌ الشٌـهدا به شــهدا پیوست تبادل و تبلیغ نداریم🚫 لینک ما درایتا👇 http://eitta.com/@zendegishahid
شجاعت از پدر به پسر ارث می‌رسد...
پدر که مُعزّالمؤمنین باشد
پسرش هم در یازده سالگی
چون شیر بچه ای، سپر عمو می‌شود
سپر برای نیزه‌ای که قرار بود آخرین نیزه‌ی جان برلب آمده‌ی حسین‌ع باشد...
عبدالله
آخرین سپاهِ حسین علیه السلام
یارِ گودالِ حسین علیه السلام

پر میکشد دلم به تمنای نیزه ات عمو

#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_حسن_علیه السلام
#محرم_الحرام

#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🏴

@zendegishahid
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#شب_پنجم_محرم

سخن اهل عشق این سخن است
کربلا در احاطه ی حسن است

هرکسی رو به کربلا کرده
باطناً رو به مجتبی کرده

بزم مارا حسن فراهم کرد
او حسین‌را عزیز عالم کرد

این‌همه مجلس مصیبت ها..
پرچم یاحسین هیات ها..

خیر ها را به ما حسن داده
او به ما اذن سوختن داده..

میوه نور می‌دهد شجرش
ای به قربان هردوتا پسرش

با حسن، جانِ تازه میگیریم
امشب از او اجازه میگیرم

که بگویم ز جلوه‌ی آن ماه
مددی یا جناب عبدالله

یازده ساله است و صف شکن است
پس یتیم حسن خودش حسن است

دست آورده جای شمشیرش
همه ماتند مات تکبیرش


حق شده پیش هو بزرگ شده
این پسر با عمو بزرگ شده

گریه کن ها نظر به راه کنید
حسن کوچه را نگاه کنید

**
از روی تل خدا خدا می‌کرد
عمویش را فقط صدا می‌کرد

چه عمویی؟میان چندسپاه
تشنه ای در میان قربانگاه..

صحنه را تا که دید گفت حسین
دست خود را کشید گفت حسین

حسن کربلا به جان آمد
پابرهنه دوان‌دوان آمد

آمد و دید گریه بی اثر است
یک نفر روی سینه ی پدر است


پاره پاره شدست پیرهنش
میزند با قلاف بر دهنش

بند بند تنش گسسته شده
نیزه ها در تنش شکسته شده

داد زد ای عموی خون جگرم
غم نخور من برای تو سپرم


چشم بر سمت خیمه گاه ندوز
دست ناقابلم که هست هنوز


می‌دهم دست در برابر تو
تا بلا دور باشد از سر تو

دیدی آخر تنم ز عشقت سوخت
تیر، من را به روی جسم تو دوخت

سیدپوریا هاشمی

#محرم_الحرام_۱۴۰۱ ه ش

#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🏴

@zendegishahid
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم

بگذار تا که شیرِ جمل را نشان دهم
تا نعره‌ی امیرِ جمل را نشان دهم
شمشیرِ بی‌نظیرِ جمل را نشان دهم

عمه به روم سنِ کمم را نیاوری
عباس می شوم عَلَمَم را بیاوری

عمه گریست اینهمه پَرپَر نزن نشد
ناخن مزن به گونه و بر سر مزن نشد
حرفِ برادر است به خواهر نزن نشد

با دستِ بسته سنگ به آئینه‌ات نکوب
اینگونه پیشِ من به رویِ سینه‌ات نکوب

زینب اگرچه دستِ پسر را مهار کرد
از بسکه داد زد زِ بسکه هوار کرد
دستش کشید سمتِ عمویش فرار کرد

وقتی رسید تیغِ حرامی به او گرفت
جایِ عموش نیزه‌ی شامی به او گرفت

اُفتاد بر تنش سپرش را بغل گرفت
از بینِ چکمه‌ها پسرش را بغل گرفت
بر سینه‌اش همینکه سرش را بغل گرفت

بوسید تا حسین گلویش یکی شدند
چسبیده بود او به عمویش یکی شدند

نزدیک اوست حرمله او را نشانه کرد
اول نشست رویِ عمو را نشانه کرد
پایین گرفت زیرِ گلو را نشانه کرد

تیرِ سه‌شعبه قلبِ عمو را درست زد
ای خاک بر سرم دو گلو را درست زد

حسن لطفی

#محرم_۱۴۰۰
#لبیک_یا_حسین🖤
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🏴

@zendegishahid
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دریاریت عموجان،دست از تنم جدا شد
بر روی سینه تو ، عبداللهت فدا شد

#شب_پنجم_محرم
#مقتل_خوانی

#محرم_۱۴۰۰
#لبیک_یا_حسین🖤
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🏴

@zendegishahid
#شب_پنجم
#شب_حبیب_بن_مظاهر

داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بودحبیب جوانی بیست ساله بود
اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجاامام حسین می رفت این عشق وعلاقه او رابه دنبال محبوب خود میکشید
پدرحبیب که متوجه حال پسر شد
ازاوپرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمودپدرجان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مراتاجایی می کشاندکه درعشق خودفنا میشوم
مظاهرپدرحبیب روبه پسرکردوگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام رابامولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب راباجان ودل قبول کرد
روزمهمانی فرارسیدحال وروزحبیب وصف نشدنی بودوبرای دیدن حسین آرام وقرارنداشت بربالای بام خانه رفت وازدورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدارسررسید
ازدورحسنین رابه همراه پدردیددرحالی که
سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شدوازپشت بام به پایین افتاد
پدرخودرا به اورساندولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کردوآرامش خودرا نگه داشت
امام علی علیه السلام ازاینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمودمظاهرباعلاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا اورانمی بینم ؟!
پدرعذرخواهی نمود،گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب راداد
امام اصرارکردکه حبیب راصدابزننددراین هنگام مظاهرازآنچه برای حبیب اتفاق افتاده راشرح داد
امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تاچشم امام به بدن حبیب افتاداشکهایش سرازیرشدروبه حسین کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شماداشت جان داد
حال خودچه کاری درمقابل این عشق انجام می دهی؟اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش رابالا بردوازخدا خواست به احترام حسین ومحبت حسین حبیب را باردیگر زنده کند
دراین هنگام دعای حسین مسنجاب شدو حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام روبه حبیب کردوگفت ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین داری خداوندبه شما کرامت نمودواین مقام رفیع رابه شمادادکه هرکس پسرم حسین رازیارت کندنام اورا دردفترزائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت درزیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد ودوبارازدنیا رفت.
(ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان رانشردهدنام اورا را دردفترزائران حسین ثبت کن.)

#شب_پنجم_محرم
#شب_حبیب_بن_مظاهر


#محرم_۱۴۰۰
#لبیک_یا_حسین🖤
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🏴

@zendegishahid
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم

بگذار تا که شیرِ جمل را نشان دهم
تا نعره‌ی امیرِ جمل را نشان دهم
شمشیرِ بی‌نظیرِ جمل را نشان دهم

عمه به روم سنِ کمم را نیاوری
عباس می شوم عَلَمَم را بیاوری

عمه گریست اینهمه پَرپَر نزن نشد
ناخن مزن به گونه و بر سر مزن نشد
حرفِ برادر است به خواهر نزن نشد

با دستِ بسته سنگ به آئینه‌ات نکوب
اینگونه پیشِ من به رویِ سینه‌ات نکوب

زینب اگرچه دستِ پسر را مهار کرد
از بسکه داد زد زِ بسکه هوار کرد
دستش کشید سمتِ عمویش فرار کرد

وقتی رسید تیغِ حرامی به او گرفت
جایِ عموش نیزه‌ی شامی به او گرفت

اُفتاد بر تنش سپرش را بغل گرفت
از بینِ چکمه‌ها پسرش را بغل گرفت
بر سینه‌اش همینکه سرش را بغل گرفت

بوسید تا حسین گلویش یکی شدند
چسبیده بود او به عمویش یکی شدند

نزدیک اوست حرمله او را نشانه کرد
اول نشست رویِ عمو را نشانه کرد
پایین گرفت زیرِ گلو را نشانه کرد

تیرِ سه‌شعبه قلبِ عمو را درست زد
ای خاک بر سرم دو گلو را درست زد

حسن لطفی
#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸

@zendegishahid
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم

وارث دست رحیم حسن است
صاحب خلق عظیم حسن است
از شکوه جلواتش پیداست
به خدا سیب دو نیم حسن است
همه ی عرش خدا محتاج
کرم طفل کریم حسن است
یا "اباقاسم" "اباعَبدُالله"
نقش ایوان حریم حسن است
حضرت فاطمه هم گریه کن
روضه ی سخت یتیم حسن است

نوه ی حیدر خیبر شکن اوست
حسن بن حسن بن حسن اوست

غرق در رایحه ی یاس حسین
مورد مرحمت خاص حسین
مجتبازاده مسیحا دم شد
ولی از برکت انفاس حسین
نذر طفلان حسن می چرخد
همه شب دسته ی دستاس حسین
پدری کرده برایش همه عمر
خرج او شد همه احساس حسین
کرده پر جای حسن را قطعا
در دل نازک و حساس حسین
در دلش غیر خدا هیچ نبود
رونوشتی ست ز اخلاص حسین
دست خود را علمی دیگر کرد
آخرین حضرت عباس حسین

یک نفس تا لب گودال دوید
اولین گریه کن اش شاه شهید

پیش چشمان ترش طوفان شد
گرد و خاکی وسط میدان شد
بازوی فاطمه یادش امد
دستش از پوست که آویزان شد
نجمه با ناله ی وااماه اش
به سر و سینه زد و گریان شد
حرمله باز به زانو رفت و ..‌
کشتن طفل یتیم آسان شد
طرح ذبح پسری لب تشنه
دور گودال بلا عنوان شد
زیر تیغ و سپر و نیزه و تیر
بدن هر دوی شان پنهان شد
عاقبت پیکر این طفل شهید
مثل جسم عمویش عریان شد
در رکاب عمویش بر نیزه
سر او راهی نخلستان شد

آه مثل عمویش در گودال
به گمانم دهنش شد پامال

علیرضا خاکساری

#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸

@zendegishahid
#شب_پنجم
#شب_حبیب_بن_مظاهر

داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بودحبیب جوانی بیست ساله بود
اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجاامام حسین می رفت این عشق وعلاقه او رابه دنبال محبوب خود میکشید
پدرحبیب که متوجه حال پسر شد
ازاوپرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمودپدرجان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مراتاجایی می کشاندکه درعشق خودفنا میشوم
مظاهرپدرحبیب روبه پسرکردوگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام رابامولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب راباجان ودل قبول کرد
روزمهمانی فرارسیدحال وروزحبیب وصف نشدنی بودوبرای دیدن حسین آرام وقرارنداشت بربالای بام خانه رفت وازدورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدارسررسید
ازدورحسنین رابه همراه پدردیددرحالی که
سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شدوازپشت بام به پایین افتاد
پدرخودرا به اورساندولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کردوآرامش خودرا نگه داشت
امام علی علیه السلام ازاینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمودمظاهرباعلاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا اورانمی بینم ؟!
پدرعذرخواهی نمود،گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب راداد
امام اصرارکردکه حبیب راصدابزننددراین هنگام مظاهرازآنچه برای حبیب اتفاق افتاده راشرح داد
امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تاچشم امام به بدن حبیب افتاداشکهایش سرازیرشدروبه حسین کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شماداشت جان داد
حال خودچه کاری درمقابل این عشق انجام می دهی؟اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش رابالا بردوازخدا خواست به احترام حسین ومحبت حسین حبیب را باردیگر زنده کند
دراین هنگام دعای حسین مسنجاب شدو حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام روبه حبیب کردوگفت ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین داری خداوندبه شما کرامت نمودواین مقام رفیع رابه شمادادکه هرکس پسرم حسین رازیارت کندنام اورا دردفترزائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت درزیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد ودوبارازدنیا رفت.
(ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان رانشردهدنام اورا را دردفترزائران حسین ثبت کن.)

#شب_پنجم_محرم
#شب_حبیب_بن_مظاهر

#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸

@zendegishahid
WWW.ZAKERIN.IR
Haaj Hossein Sibsorkhi
#مداحی #شور
#شب_پنجم_محرم

🎼 مرثيه عبدالله ابن الحسن

🎤 #حاج_حسين_سيب_سرخي

السلام عليك ياغريب ابن غريب
@zendegishahid