@zendegishahid دو سال پیش برای مدتی بیمار شدم. یکی از شبها بیماری من تشدید شد.
ساعت نزدیک دو بامداد بود که آقارحیم حال بد منو دید و پافشاری کرد برای رفتن به دکتر
من هم به نرفتن و استراحت کردن اصرار داشتم.
از فرط درد بیحال شدم و بی رمق دراز کشیدم. از بی حالی نمی تونستم چشمانم را باز کنم
بعد از چند ساعتی حالم بهتر شد و سرحال از جا بلند شدم.
دیدم آقا
رحیم نشسته و مفاتیح جلویش باز است. گفتم دیدی با استراحت بهتر شدم و نیازی به دکتر نبود
گفت از زمانی که شما بیحال شدی و چشمانت را بستی٬ من کنارت نشستم و تمام دعاهایی را که می دانستم برایت خواندم...
راوي؛ همسرشهید مدافع حرم
#حاج_رحیم_کابلی @zendegishahid