@zendegishahid#خون_با_بركتيك سالى از شهادت آقاجواد ميگذرد. تلفن خانه به صدا در میآید. خانمی که از تماس با موبایل شهید، جواب نگرفته است، سراغ
#آقاجواد را میگیرد:
* با آقاى
#جواد_اللهكرمى كار دارم!
- ايشان، نيستند.
* میشود شمارهاى بدهيد تا با ايشان تماس بگيريم؟
- امرتان چی هست؟
* از سازمان انتقال پلاسماى خون تماس ميگيرم، آقاى
#الله_كرمى قبلا چند بار به اين مركز مراجعه كردهاند و پلاسماى
#خون خود را براى بيماران نيازمند اهدا نمودند، اما اكنون مدتهاست كه ديگر مراجعهاى به اين مركز نداشتند، میخواستيم ببينيم آیا تمايلى براى مراجعه مجدد دارند؟
- ببخشيد! ايشان همه خونش را یکجا برای امر دیگری اهدا نمودند.
* متوجه نمیشوم!
- آقای
#اللهکرمی به
#شهادت رسیدهاند!
(چند ثانیه سکوت میکند و بعد با تعجب و لحنی حزین میگوید:)
*
#شهید شدهاند؟ خدای من! کجا و چگونه؟
- برای
#دفاع_از_حرم. برای امنیت مردم!
#شهید_جواد_اللهکرمی@zendegishahid