یار، هی یار، یار… اینجا اگرچه گاه گل به زمستان خسته، خار میشود… اینجا اگر چه روز گاه چون شب تار میشود اما بهار میشود! من دیدهام که میگویم.
شریفه جان عید بر تو و تمام انسا نهای آزاده و شریف مبارک، بر شما که تاریکی ها را پس میزنید و به آفتاب سلامی دوباره میکنید و میدانید تنها مقاومت است که در مسیر رسیدن به دنیایی بهتر لازم است. پس زنده باد مقاومت ، زنده باد زندگی.
آیدین جان، امیدوارم تو و همه ی کودکان جهان غم دوری از مادر ،جنگ و زندان را تجربه نکنید . زندگیتان مثل همین موسیقی که میزنی سرشار از امید و شادی باشد.
🚩بازخوانی سرود زیبا و انقلابی «برپاخیز برای زن زندگی آزادی» توسط یکی گروه کر فمینیستی (Tutte Quante) در شهر مارسی فرانسه
این سرود، که از ترانه معروف «مردم متحد» (el pueblo unido) #ویکتور_خارا، خواننده و ترانهسرای شیلیایی وام گرفته شده را، پیشتر دانشجویان باشهامت دانشگاه هنر تهران به فارسی بازخوانی دسته جمعی کرده بودند.
...دست مرا بگير، كه آب از سرم گذشت خون از رخم بشوی، كه تير از پرم گذشت سر بركشيدم از دلِ اين دود، شعلهوار تا اين شب از برابر چشمِ ترم گذشت شوق رهايیام درِ زندان غم شكست بوي خوشِ سپيدهدم از سنگرم گذشت با همرهان بگوی سراغ وطن گرفت هر جا كه ذرهذرهی خاكسترم گذشت خورشيدها شكفت ز هر قطره خون من هر جا كه پارههای دلِ پرپرم گذشت در پردههای ديدهی من، باغ گل دميد نام وطن چو بر ورق دفترم گذشت
قطعه «خون از رُخم بشوی» تقدیم به مردم شریف سرزمینم