زن و جامعه (زن کارگر)

#همبستگی_علیه_حاکمیت_زن_ستیز
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
مرور یک تجربه از اعتراض جمعی به مقررات زن ستیز #خوابگاه_دخترانه

#لیلا_حسین زاده طی یک رشته توییت از تجربه خود در یک اعتراض جمعی به مقررات زن ستیز خوابگاه دختران در صفحه شخصی خود اینگونه نوشت؛

« نمیدونم یه سری تجربه ها دیگه به درد کسی میخورن یا نه. ولی روایت میکنم شاید کسی به چیزی بهتر و بیشتر فکر کرد: اوایل سال تحصیلی ۹۶، سه نفری طبق معمول داشتیم دیر میرفتیم به خوابگاه. دوستم گفت " من حوصله فرم تاخیر ندارم، من نمیخوام دیگه فرم تاخیر پر کنم" و دو نفر دیگه هم گفتیم باشه پر نکنیم. از گیت ورودی رفتیم تو، نگهبان خوابگاه داد زدفرم تاخیر پر کنید. ما بی هیچ حرفی راهمون رو کشیدیم که بریم،اومد جلوی در رو گرفت و سعی کرد فیزیکی جلومون رو بگیره. داد زدیم که حق نداری دستت رو به ما بزنی، گفت گزارش میکنم و ...

نگهبان تا توی حیاط خوابگاه چمران دانشگاه تهران دنبال ما اومد، و رفتیم داخل. طبعا گزارش ما رو به حراست رد کرد و طبعا رفت بین صدها گزارش دیگه... ما از اون به بعد دیگه فرم تاخیر پر نمیکردیم، اوایل نگهبانها داد میزدن، بعدش کم کم عادی شد.

فکر کردیم این جالب نیست که فقط ما پر نمیکنیم و انگار پذیرفتن و اتفاقی هم نمی افته، شروع کردیم به صحبت با هم اتاقی ها و دوستامون و کم کم یه جمعیتی شدیم که فرم تاخیر خوابگاه رو پر نمیکردیم.

اما کافی نبود، توی گروه تلگرامی دانشجویی خوابگاه چمران، سر بحث رو باز کردیم و شروع کردیم حرف زدن و در نهایتا به یه اجماع جمعی رسیدیم که به صورت جمعی فرم تاخیر رو پر نکنیم. باهم در گروه قرار گذاشتیم، ماه آذر بود و قرارمون افتاد روز مبارزه با خشونت علیه زنان.

در اون شب کلی از بچه های خوابگاه، دسته جمعی بعد از ساعت ورود و خروج از خوابگاه خارج شدیم، جلوی در خوابگاه جمع شدیم و وایسادیم تا برخی بچه هایی که برای ورود به خوابگاه تاخیر داشتن هم بهمون پیوستن.

بعد دسته جمعی باهم بعد ساعت ورود و خروج، حتی بدون کارت زدن وارد خوابگاه شدیم. نگهبان ها جیغ میزدن و تهدید میکردن و ماها دسته جمعی میخندیدیم. بعد از اون شروع کردیم به فکر کردن درمورد اینکه چه طور کار جمعی مون رو میتونیم گسترش بدیم، مثلا قرار گذاشته بودیم .

یه روز هر هفته جمع بشیم، بریم یه فیلم دسته جمعی ببینیم و بعد باهم بعد ساعت ورود و خروج برگردیم به خوابگاه... در این بحبوحه بودیم و از اون طرف به صورت فردی ادمها دیگه فرم تاخیر پر نمیکردن و هر روز به تعداد کسانی که فرم تاخیر پر نمیکردن اضافه میشد، بطوری که رسما ساعت ورود و خروج به خوابگاه دختران و فرم تاخیر، مختل و الغا شده بود. در همین اثنا قیام دی ۹۶ و بازداشتها اتفاق افتاد و بعدش ترم تحصیلی تموم شد. با آغاز ترم جدید همچنان سنت پر نکردن فرم تاخیر ادامه داشت. دانشگاه برای تنبیه چندین نفر از ما رو لغو اسکان کرد که الان تعداد دقیق یادم نیست. اما ما جمعی رفتیم و گفتیم اگر خوابگاه بهمون ندید ما بغل خوابگاه چادر میزنیم و تبعاتش با خودتون خواهد بود. در این کشاکش بالاخره مجبور شدند به خوابگاه برمون گردونن.

بعد از اون برخی از ما تحت فشار قضایی قرار گرفتیم و معاون وقت حراست دانشگاه تهران، رجبی، صراحتا گفت آمار تاخیراتون هم میفرستم رو پرونده قضایی تون. شرایط برای ماها سخت تر شده بود اما هر روز تعداد بیشتری از زنان خوابگاه فرم تاخیر پر نمیکردن.

خوب اون لحظه ذوق آور رو یادمه، رجبی با حرص میگفت، آتیشی تو خوابگاه دخترا درست شده که نمیتونن خاموشش کنن. این اتفاق تا پایان ترم دوم ۹۶-۹۷ در خوابگاه چمران در جریان بود و از پسش بر نیومدن که کنترلش کنن. بعد از اون برخی فارغ التحصیل شدن و افتاد تابستون.

از سال بعد یعنی شروع ترم ۹۷، درجریان تحولات اون خوابگاه نیستم و نمیدونم چقد این سنت ادامه پیدا کرد.
ما توی دانشگاه زیاد آکسیون واینا برگزار میکردیم،اما یکی از شادترین اعتراضات عمرم لحظه ای بود که کشیدیم زیر قانون ورود خروج خوابگاه. خیلی شاد، جمعی و بی خیال.»

https://twitter.com/leilahoseinzade/status/1510582678386528260?t=hc_2IZ0Jxr4AOMVRlNOrtw&s=09
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#همبستگی_علیه_حاکمیت_زن_ستیز
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
@zan_j