.
#غزل_رنجکش، زن جوانی که ۲۴ آبان ۱۴۰۱ یک چشم خود را
بر اثر شلیک گلوله ساچمهای از دست داد، از ضارب پرسید: «چرا منو زدی؟ چرا لبخند رو لبات بود…؟!»
این دانشجوی رشته حقوق بندرعباس روایت روزی را که توسط یک مامور لباس شخصی، چشم خود را از دست داده، در حساب کاربریاش در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر کرد.
به نوشته عزل رنجکش، او در حال برگشت به خانه بوده که مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار میگیرد: «من فقط بعد از ۴ ساعت سر کلاس بودن و ۹ ساعت سرکار بودن داشتم برمیگشتم خونه تا استراحت کنم…»
این زن جوان به همراه مادرش در راه بازگشت به خانه بود که متوجه شد مردی مسلح به سوی آنها نشانه رفته است. غزل خود را سپر بلای مادرش کرد.
غزل رنجکش در ادامه مینویسد کسی که او را هدف قرار داد «نمیدونست من ضد گلولهام، نمیدونست روح و جسم من فراتر از اینه که با دیدن تفنگ تو دستش دلم بلرزه عقب بکشم تا مبادا تیر به مادرم بخوره…!»
تنها جملههایی که از دهنم بیرون اومد این بود: -مامان تیر خوردی، حالت خوبه؟
-من هنوز کتابامو چاپ نکردم!
-چشمام خیلی خوشگل بودااا همه میگفتن...»
#دادخواهی#مرگ_بر_برجمهوری_جنایت#بسوی_اعتصابات_سراسری@zan_j