زن و جامعه (زن کارگر)

#زنان_کارتن_خواب
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
🔲‌ شهرداری ۴۰۰ زن و کودک دیگر را بی‌سرپناه کرد | ۳۰۰ زن دیگر سال گذشته بی‌سرپناه شدند | ۷ زن به دلیل بی‌سرپناهی جان باختند


🔺کمتر از یک ماه پس از تعطیلی همیشگی «مرکز جامع کاهش آسیب بانوان» در منطقه ۱۲ تهران به همت «زاکانی» و تیم او در شهرداری تهران، با شروع نیمه سرد سال حالا شهرداری منطقه ۱۹ دو ایستگاه کاهش آسیب سازمان بهزیستی را که توسط موسسه مردم نهاد نور سپید هدایت اداره می‌شد، برای همیشه تعطیل کرد. این ایستگاه ها در واقع کانکس‌هایی بودند که طی سه سال گذشته به صورت شبانه روزی، غذا، لباس مناسب فصل و خدمات کاهش آسیب به افراد بی‌سرپناه شهر ارائه می‌کردند.

▫️حدود چهارصد زن و کودک بی‌سرپناه بزرگترین و پرخطرترین پاتوق شهر تهران خلازیر، روزانه به این دو کانکس مراجعه و خدمات دریافت می‌کردند. این اتفاق در حالی رقم خورد که هنوز برنامه بهتر و یا جایگزینی برای ارائه خدمات به این افراد توسط شهرداری تهیه و تدوین نشده است. موسسات غیردولتی سال‌ها تلاش کردند تا اعتماد آسیب دیدگان را جلب کرده و بستر را برای رساندن کمک‌های خیرین به نیازمندان به اصلاح «تهِ خطی» فراهم کردند. امروز اما متاسفانه، تمام این تلاش‌ها، به لطف مدیریت غیر کارشناسانه مسوولان دولتی ناکام ماند.
شنیده‌ها حاکی از این است که تنها در یک سال اخیر، ۷ زن آسیب‌دیده به دلیل بی‌سرپناهی جان خود را در خیابان‌های پایتخت از دست داده‌اند.


#زنان_بی_خانمان
#زنان_معتاد
#زنان_کارتن_خواب
ادامه مطلب
هم زن باشی و هم معتاد و هم کارتن خواب...

🖍مریم افرافراز

زن بودن و معتاد بودن و اگر به این بودن‌ها کارتن خوابی هم اضافه بشود تبدیل می‌شوی به موجودی دو پا که جایی از زمین را گرفته باشد به نوعی انگار نامریی می‌شوی و در برابر چشمانی که باید به بهداشت و درمان و مسکن تو بیندیشند و در واقع به اینکه چرا اعتیاد در ایران به این اندازه فراگیر است؟ چرا مواد در حاشیه شهرها که حتی برخی قدرت خرید نان را ندارند به راحتی در دسترس است؟

🔶 در خصوص اعتیاد زنان، شاید مهم‌ترین مسأله نادیده گرفتن این قشر از جامعه هست. اگرچه به صورت کلی قوانین فعلی و حمایت‌های دستگاه‌های مختلف از زنان گاه ناکارآمد هست و یا حتی ناقض حقوق ابتدایی زنان اما با ورود یک زن به چرخه‌ی مصرف مواد به مراتب حمایت‌ها تقلیل پیدا می‌کند و گاه سرزنش‌ها و قضاوت‌ها نیز اضافه می‌شود. چه از سوی سایر زنان جامعه چه از سوی نهادهای مختلف. به عنوان مثال اگر یک زن معتاد باردار شود تقریباً هیچ ساز و کار مشخص حمایت گونه‌ای وجود ندارد که او بداند سیستمی پاسخگوی نیاز به سلامت او و فرزندش خواهد بود.

▫️ تقریباً هیچ مرکز مداخله‌ی موثری در این عرصه وجود ندارد که از او تا زمان زایمان مراقبت کند و غذای سالم و درمان رایگان و بهداشت مختص دوران بارداری را برایش فراهم آورد. تمامی این نواقص در سیستم فعلی موجود انتخاب‌های یک زن باردار معتاد را به سوی فروش فرزندش و یا حتی سقط خودخواسته که برای چنین قشری مخاطره آمیز تر خواهد بود می‌برد. گاه یک فرد چاره‌ای به جز فروش فرزندش ندارد؛ اگر نفروشد نوزادی که از شکم مادر معتاد به دنیا می‌آید و احتمال قوی خود نیز معتاد است چگونه در این خیابان‌ها توان زندگی خواهد داشت؟ اگرچه فروش کودک اصلاً اتفاق خوبی نیست و اغلب مخاطرات بسیار زیادی برای کودکان دارد اما از دید یک زن معتاد باردار گاهی چاره‌ای به جز فروش نوزاد وجود ندارد زیرا که جامعه و سیستم‌های حمایتی و قانونی راهکارهای مناسب و متناسب با این آسیب ها را به او ارائه نمی‌دهند.

📍به یاد دارم چند سال قبل، یک روز گوشی تلفنم زنگ خورد و صدای لرزان مطهره‌ی ۳۰ ساله حکایت از اجبار شوهر معتاد برای پیش فروش نوزاد توی شکمش داشت! وقتی با یک نفر دیگر از اعضای جمعیت امام علی کنار مطهره رسیدیم، به آهستگی به نوعی که شوهر معتادش نشنود گفت هر کاری می‌کند تا نوزاد به فروش نرود و بعد می‌گفت کاش کاری کنید تا لوله‌هایم را بیمارستان ببندند.

🔶 مطهره می‌گفت که به سه بیمارستان مراجعه کرده است و درخواست داده طوری که همسرش نفهمد حین زایمان لوله‌هایش را ببندند اما هر سه بیمارستان به او گفته بودند سن باروری دارد و این امکان پذیر نیست! می‌گفت به بیمارستان‌ها توضیح داده که همسرش معتاد است و بچه‌ها را می‌فروشد ولی بازهم نپذیرفتند.

📍بیمارستان‌ها به او درست گفته بودند متاسفانه از سال ۱۳۹۳ تمامی جراحی‌های پیشگیری دایمی از بارداری ممنوع شده بود. اما متاسفانه در همین قانون هم قانونگذار زنان معتاد و یا زنانی که همسر معتاد دارند و حاشیه نشین هستند را نادیده گرفته است!

#زنان_معتاد
#زنان_کارتن_خواب
#حقوق_باروری
#حق_بر_بدن


https://www.radiozamaneh.com/726692/

@zan_j
از مصدر «فروختن»؛ زیست زنان کارتنخواب از میان زبان روزمره

لیلی نیکونظر

📍یکی از زنان مددکار اجتماعی که تجربه‌ی سال‌ها کار در حوزه‌ی توانمندسازی زنان کارتنخواب ایرانی را در کارنامه‌ی کاری خود دارد، زمانی از زبان روزمره‌ی زنان کارتنخواب چیزی فهمید که به او کمک کرد در یک لحظه بخش عریان و تکان‌دهنده‌ای از زندگی روزمره‌ی این زنان را در تناوب یک عبارت بفهمد. در ابتدا او متوجه شد این زنان در زبان خود بسیار از ترکیب «فروخته‌شدن»، «آدم‌فروشی»، «مرا نفروش!» و «ممنون از این‌که ما را نفروخته‌اید» استفاده می‌کنند.

🔸 این زنان وقتی می‌خواستند از مددکاران اجتماعی یا نهادها و گروه‌هایی که به این زنان خدمات ارائه می‌کردند، تشکر کنند، به آن‌ها می‌گفتند: «ممنون که ما را هیچ‌وقت نفروخته‌اید.» مددکار اجتماعی تعریف می‌کرد در ابتدا از تناوب و تکرار مصدر «فروختن» و صرف فعل آن و عبارات حامل آن کمی تعجب می‌کرده و با خود می‌اندیشیده که استفاده از مصدر فروختن در ادبیات و زبان روزانه‌ی این زنان کاربردی نمادین و فیگوراتیو دارد. به مرور اما با بیش‌تردانستن زندگی آنان و کنار هم قراردادن خرده‌روایت‌های زیست روزمره‌ی این زنان به این نتیجه رسیده که آنان در تمام عمرشان به معنای واقعی کلمه بسیار مبادله شده‌اند و این فروخته و مبادله‌شدن بیش از آن‌که جنبه‌ای نمادین و فیگوراتیو داشته باشد، اتفاقاً بسیار واقعی بوده و جنبه‌ای کاملاً کاربردی و تحت‌الفظی داشته.

🔶 در واقع آن بخش عریان، هولناک و ناباورانه این است: زنان کارتنخواب در زندگی خود از سوی خانواده، پدر و مادر، برادر و خواهر، شوهر یا شریک جنسی به معنای واقعی کلمه فروخته شده بودند. این فروخته‌شدن البته بسیاری جنبه‌های نمادین هم دارد. اعتماد این زنان، کرامت انسانی و عزت‌نفس آنان، زنانگی آنان، اراده و آزادی آنان، محدوده‌ی تن و حرکت و حریم خصوصی این زنان در تمام عمرشان به تاراج رفته بود؛ پس با درنظر‌گرفتن چنان تجربه‌های هولناک زیستی و اجتماعی هیچ ناباورانه نیست اگر زبان این زنان از مصدر فروختن تغذیه و اشباع شود.

🔸فارغ از آن‌که این زنان در طول زندگی خود تا چه اندازه با موانع، مشکلات و نابه‌سامانی‌ها و وضعیت‌های خطیر هولناک مواجه شده‌اند، درونی‌شدن و پذیرفتن آن‌که ارزش زندگی آنان قابل معاوضه است، یک مرحله‌ی دیگر ورای همه‌ی آن چیزی است که می‌توانیم از زندگی و زیست روزانه‌ی این زنان تصور کنیم. تجربه‌ی فروخته‌شدن برای انسانی که در چنان وضعیتی قرار نگرفته، غیرقابل فهم است. چنان وضعیتی باید بسیار فراتر از تحقیر، وحشت و هول، و ناامنی در آستانه‌ی یک وضعیت تماماً غیرقابل پیش‌بینی و ناتوانی محض در ازدست‌دادن کامل قدرت تعیین سرنوشت خود باشد. در واقع در برابر آن‌چه در حدود تجربه‌ی این زنان از زیست و زندگی و مناسبات آن قرار گرفته، هر شرح و توضیحی بیش از اندازه ناکافی و ناتوان است. آن‌چه این زنان تجربه کرده‌اند، در نهایت و در موجزترین توضیح افول و سقوط تمام‌عیار و کامل از وضعیت و موقعیت انسانی‌ست و شاید بهتر باشد همین‌جا تلاش برای شرح این وضعیت را به دلیل نداشتن امکان تجربه‌ی هولناک آن تمام کنیم.

🔶 اما فراتر از این، یعنی علاوه بر آن‌که حالا دیگر می‌دانیم زنانی با تجربه‌ی فروخته‌شدن، مورد مبادله قرارگرفتن، با چیزی در ازای خود معاوضه‌شدن زبانی دارند سرشار از صرف فعل فروختن، می‌توانیم بفهمیم ظرافت‌های کار با زنانی از این دست در کدام کنه و زاویه‌ی غیرقابل دسترسی و دور از دیدرس قرار گرفته. برای انسانی که در تمام عمرش در موقعیت تعویض و مبادله و کالابودن و کالاشدن قرار داشته، تنها عبور از یک مرز می‌تواند او را به تجربه‌های زیست انسانی بازگرداند؛ عبور از مرز شیءشدن و شیءبودن.

#زنان_کارتن_خواب
#علیه_فقر
#علیه_ستم_جنسیتی_طبقاتی
@zan_j

https://www.radiozamaneh.com/715396/
کمبود ظرفیت گرمخانه‌های تهران برای نگهداری زنان کارتن خواب

🔶 سرهنگ عبدالوهاب حسنوند، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ:

در تهران ۵۰۰ معتاد متجاهر زن داریم که هیچ مرکز یا ظرفیتی برای نگهداری از آنها وجود ندارد.

غیر از یک ظرفیت ۳۰۰ نفری که در سال گذشته برای نگهداری معتادان متجاهر زن در تهران به ما دادند دیگر هیچ ظرفیتی برای نگهداری این افراد به پلیس معرفی و یا تحویل داده نشده است.

#زنان_کارتن_خواب
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#نان_کار_آزادی
#امنیت_اجتماعی
@zan_j