📌ارسالی به کمپین
✔️ما که چیزی نگفتیم!
در لابهلای هیاهوی چانه زنیها، سکوتی ناشنیدنی مشاهده میشود و گوشها را به زنگ زدن و کم شنوایی مبتلا میسازد؛
بسیاری نمیدانند که از کجاست!
صدایی مهیب از سرکوب آمد و گویا گوشها کَر و کمشنوا شدهاند و زبانها به لکنت و لالی مبتلا شدند.
مبارزانی که شکنجه شدند امتناع میکنند از ادامهی حیات، و تن به ادامهی سوخترسانی به بدنی که پشت میلههای شکنجه به ماشینی خشک و استخوانی بدل شده، جانی که آخرین گزینه را انتخاب میکند برای نه گفتن به ارابههای مکندهی جان.
چه میشود آنگاه که میگوید مادامی که این غولِ مکندهی کتمانگر بر جان ما افتاده از خودِ جان داشتن امتناع میکنیم آنگاه که دیگر کاری از ما ساخته نیست جز اینکه بوی تعفنِ جسدمان شما را آزار دهد و دستهای شریکی که از ترس خودشان را به فلجی زدهاند و میگویند "ما کاری نمیتوانیم بکنیم" یا "آنها همان دابی و سیاسی و فِلانیست هستند و خطرناکند" "مگر کسی از کاری به سادگیِ نشریه نوشتن محاکمه میشود؟ حتما کاسه ای زیرِ نیم کاسه هست" دست های منفعلی که لبهای خودشان را میدوزند تا که دست نوشته بدهند که "ما که چیزی نگفتیم" و برای همه خطرناکها پروندهسازی جعلی درست کنند آن هم فقط از سرِ ترس و کین توزیهای شخصی.
برای من مهم نیست چه کسی اما هر کس که امروز سکوت کند دستش در خون آنها سهیم است همهی آنهایی که سکوت کردهاند دستشان در خون کِشی ما سهیم است حتی خودمان! بدنِ در حال پوسیدن را نمیگذاریم نمک بزنند، بپوشانند، اسپری بزنند و پردهها و دیوارها را بکشند. ما نمیگذاریم بوی جسد بلند نشود، نه! این کمترین کاریست که امروز میتوانیم بکنیم. این بو شاید آخرین چیزیست که از آن ها میشنویم.
امیرحسین در
اعتصابِ
غذا به سر میبرد و جانش دارد تمام میشود، این یک هشدارِ واقعیست، ما مترسک نیستیم، به خودتان بیایید ای گوشهایی که کلام از یادتان رفته تا همین چند
روزِ دیگر امکانِ اینکه عکسِ مراسمِ تدفینِ امیرحسین را در اینستاگرام و تلگرام در همان موقعی که داشتیم میگفتیم همه اش فیلم است و مگر کاری هم میشود کرد خواهیم دید.
هشدار میدهم که این از زبانِ مترسکان نیست، این از زبانِ اغراق نیست.اگر کاری نکنیم امیر حسین ، تا چند
روزِ دیگر لاشه استخوانی بیشتر نیست،همین که ساناز به جایی رسید که علائم حیاتی در او به حداقل رسیده بود و در واپسین ساعت ها بود که نجات یافت خود شاهدی بر این مسئله است. یادمان نرود که رضا شهابی در
اعتصابِ غذای چند روزه سکته ی مغزی کرد محمودِ صالحی با
اعتصابِ خشک هردو کلیه اش را از دست داد و وحیدِ صیادی نصیری که مُرد. امیرحسین هم مثلِ همان ها
اعتصابِ
غذا کرده است و چند
روز بیشتر نمانده است تا صدمه ی جدی ببیند و یا به یک باره بمیرد،او آخرین قمارش را کرده است.
آن هایی که یا آزادی را میخواهند یا مرگ.
هفدهمین
#روز_اعتصاب_غذا #امیرحسین_محمدی_فرد #زندانیان_هفت_تپه - کمپین آزادی بازداشتشدگان هفتتپه و زندانیان ترقیخواه:
@zendani7tapeh@zan_j