زن و جامعه (زن کارگر)

#روزنامه‌نگاری_جرم_نیست
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
#ویدا_ربانی دوباره به زندان بازگشت.

ویدا دوباره برگشت به همان زندان. این بار با پای خودش رفت و با پای خودم همراهش رفتم و بی‌او برگشتم. عزیزم را بردم و تحویل زندان دادم و آمدم. روزهای کارهای عجیبی است که هر بار باورشان سخت است.آمده بود بیرون چون بیمار بود، اما انگار بیماری هم کوپن دارد. با همان بیماری که آمده بود برگشت، با یک کیسه دارو. آدم‌ها معمولا وقتی عزیزشان بیمار است، نگرانش می‌شوند، به او نزدیک‌تر می‌شوند، دورش می‌گردند، مراقبتش می‌کنند و نگاهش می‌کنند. من عزیز بیمارم را بردم و تحویل زندان دادم. حالا فقط نگرانی از دستم بر می‌آید.بیماری این بیرون، در خانه خودش، کنار من و با دوز بالای دارو و نظر پزشکان کنترل شده بود. پزشکانی که خودمان نزدشان رفتیم، پزشکی قانونی و پزشکان مشاورش، همه نظرشان این بود که شرایط تنش و استرس، بیماری و سردرد او را تشدید می‌کند و او نباید در آن شرایط قرار بگیرد؛ اما خب این مدت حکم های عجیب تر
کم ندیده ایم. حکم او ظاهرا این است که هم باید حبس بکشد و هم باید در مدت حبس، درد تحمل کند. حبس بکشد و درد تحمل کنم. هیچ کدام اما در نهایت مهم نبود. هیچ کدام از دوندگی‌ها و پیگیری‌ها و مدارک و آزمایش‌ها و نظرات تخصصی مهم نبود. خواستند او آنجا باشد.
می‌دانم این‌ها را که می‌نویسم شاید خوشش نیاید. دوست نداشت و ندارد من از بیماری و دردش بنویسم. چیزهای دیگری بود که از وضعیت سلامتی خودش مهم‌تر می‌دانست. من ولی مانده‌ام و نیمه‌ای که از من دور، درد می‌کشد. چه طور در فکر و بر زبان و قلمم نباشد؟ درد تن خودم نیست که تحمل کنم.
حالا دوباره همه چیزی که برایم مانده ملاقات هفتگی و تماس‌های تلفنی است، فقط پنج روز در هفته، چون ویدا زن است، این جرم نابخشودنی.
#ژینا_امینی
#ویدا_ربانی
#زن‌_زندگی_آزادی
#روزنامه‌نگاری_جرم_نیست
۶ شهریور ماه ۱۴۰۲
@zan_j