زن و جامعه (زن کارگر)

#دادخواهیم
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
#جانباختگان

‏من ‎#نسرین_شجاعی هستم. من اعدام شدم، در تاریخ ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۷( روی سنگ قبرم نوشته شده ۱۰ مهر ماه ۱۳۶۷). فقط ۱۷ سالم بود، متولد ۱۳۴۹. فرزند یحیی و زینب، دو برادر بنامهای مهران و مسعود داشتم، فرزند آخر بودم و عزیز دردانه خانواده! اصالتا لر بختیاری از طایفه راکی و ساکن اصفهان بودم.

روز ۳۰ خرداد ماه ۱۳۶۰ بود، اونروز تظاهرات مسالمت آمیزی برگزار شد که به دستور خمینی به خاک و خون کشیده شد. من اون موقع فقط ۱۱ سالم بود و برادرم مهران ۱۵ سال، پاسدارا برادرمو به جرم هواداری از مجاهدین بازداشت کردن، همینطور پسر عموم سوخته زار که اونم ۱۴ سالش بود. مهران و پسر عموم در مهر ماه همون سال اعدام شدن.
بعدش برادر دیگه ام مسعود، دائیم اشکبوس و یه پسر عموی دیگه ام کیان هم بازداشت شدن. مسعود و داییم یه سال تو زندان دستگرد اصفهان بودن، بعد از آزادی مخفیانه از کشور خارج شدن ولی هر دوشون مدتی بعد تو درگیری با پاسدارا کشته شدن، کیان هم اعدام شد.
پدر و مادرم شدیدا تحت فشار و تهدید وزارت اطلاعات بودن جوری که مجبور شدن مخفیانه زندگی کنن، عاقبت سال ۱۳۶۲ مجبور به ترک کشور و زندگی در تبعید شدن. من که اون موقع سیزده سالم بود و در مقطع راهنمائی درس میخوندم تحت سرپرستی عموم قرار گرفتم. دو سال بعد در بهار سال ۱۳۶۴ یه موج جدید دستگیری خانواده ها شروع شد. من که اون موقع چهارده ساله بودم به همراه چند نفر از اعضای خانوادمون از جمله عمو رحمان و عمو صادق و کوروش شجاعی و علی طاهری دستگیر شدم. توی زندان چند ماه شدیدا تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفتم تا در مورد خانوادم اعتراف اجباری کنم و اطلاعات بدم ولی من تسلیم نشدم و مقاومت کردم. مدتی تو انفرادی بودم و بعد به بند عمومی زندان دستگرد اصفهان منتقل شدم. دو‌سال اونجا زندانی بودم تا اینکه در سال ۱۳۶۶ آزاد شدم ولی همچنان تحت نظر بودم.
بهار سال ۱۳۶۷ مجددا در موج سوم دستگیری خانواده ها با تعدادی از اعضای خانوادم از جمله مراد شجاعی و علی طاهری دستگیر شدم و بازم به انفرادی منتقل و تحت شکنجه قرار گرفتم با اتهام همکاری با خانوادم که هوادار مجاهدین بودن! اون موقع من فقط ۱۷ سالم بود.

مدت کوتاهی بعد، در مرداد ماه سال ۱۳۶۷، خمینی فرمان قتل عام زندانیای سیاسی رو صادر کرد و هیئت م ر گ با حضور «ابراهیم رئیسی» کشتار بزرگ و بیرحمانه رو تو اصفهان شروع کردن. منو
شبانه در مقابل هیئت م ر گ میبردن و تهدید میکردن، منم فقط با سکوت به چهره حاکم شرع آخوند «عبداللهی» خیره میشدم…
من که جرمم کرنش نکردن در مقابل هیئت م ر گ و ارتباط با خانوادم بود با حکم جلاد رئیسی به اعدام محکوم شدم، بدون دادگاه، بدون حق دفاع، بدون وکیل…
پیش از اعدام توسط یه هیات پاسدار و آخوند بهم تجاوز گروهی شد…آخوند عبداللهی چندین بار به من تجاوز کرد و بقیه هم به نوبت….جوری که نمیتونستم راه برم.

روز ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۷ تو زندان دستگرد اصفهان منو برای اعدام با تنی زخمی و روانی آشفته به پای چوبه دار بردن…جانیهای حکومتی طناب رو برعکس به گردنم انداختن تا موقع جان دادن بیشتر زجر بکشم…و من با سختی جان دادم….
من و چهار عضو خانوادم بنامهای کوروش شجاعی، مراد شجاعی، حمید راکی و داماد خانواده علی طاهری توی اون ماه شوم به دار آویخته شدیم.

پیکر بیجون من در آرامستان عمومی نجف آباد اصفهان مظلومانه به خاک سپرده شد…

پدر و مادر دلسوخته من هر سه فرزند نوجوونشون رو حکومت جنایتکار به قتل رسوند، اونا همواره در تبعید دادخواه خون به ناحق ریخته شده من و برادرام هستن.

اسم من به عنوان یه اعدامی توی کتابی بنام «جنایت علیه بشریت» منتشر شد.

هموطن، حکومت جنایتکار ۱۲ نفر از اعضای خانوادمو به قتل رسوند! من، دو پسر عموم کیان و مراد شجاعی، دو داماد عموم کاووس شجاعی و علی طاهری، عموی دیگه ام رحمان شجاعی، پسر عموم سوخته زار، برادرام مهران و مسعود، و دائیم اشکبوس و دو نفر از اعضای دیگه خانوادمون قربان شجاعی و حمید راکی. من کودکی نکردم و از وقتی خودمو شناختم زندگیم وسط طوفانی از دستگیری و بازجویی و شکنجه و تجاوز بود… نذار به فراموشی سپرده بشم و خونم پایمال بشه، برای آزادی وطنمون بجنگ و روز آزادی از منم یاد کن که با آرزوهای کودکیم دفن شدم💔
#دادخواهیم
#علیه_فراموشی
@zan_j
سه‌شنبه ۱ خردادماه، فواد چوبین، دایی #آرتین_رحمانی نوجوان کشته‌ شده در جریان خیزش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» در حساب کاربری خود در ایکس«توییتر سابق» از تهدید هنگامه چوبین و روجا چوبین، مادر و خاله‌ی آرتین رحمانی به دلیل انتشار مطالبی در خصوص مرگ ابراهیم رئیسی توسط نیروهای امنیتی خبر داد و نوشت «اطلاعات امروز خواهرم هنگامه چوبین و روجا چوبین را تهدید کردند و گفته‌اند: «این آخرین اخطار است. اگر استوری بگذارید، شادی کنید به خاطر حادثه‌ی رئیس جمهور به اون بچه‌هاتون هم رحم نمی‌کنیم، همشون رو می‌کشیم.»
وی در ادامه نوشت: خواستم بگم با تهدید فقط ما رو خشمگین‌تر می‌کنیم. سکوت نمی‌کنیم. شادی هم می‌کنیم واسه مرگ تک تکتون. پا بر جا ایستاده‌ایم. راهمون ادامه می‌دیم تا نابودی جمهوری اسلامی.»

#دادخواهیم
#زن_زندگی_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#علیه_حکومت_کشتار
#حکومت_کودک‌کش
@zan_j
تنهایی یک پدر...
پدر #محمد_قبادلو
اثری از : جمال رحمتی
. اشتباه نکنید و جوگیر نشوید. ستم‌دیدگان این خاک تنها هستند: تنهاترین میان حلقه‌ی اتحاد طبقه‌ی حاکم ایران و اپوزیسیون جسدمعاش خارج از کشور‌. از #جمهوری_اعدام و دم و دستگاه خامنه‌ای متنفریم و نیز از دلقک‌های شکم‌سیری که در پی هر کشتار و اعدام صرفا برای برنده شدن در مسابقه‌ی کی برعندازتره و شایسته‌ی بودجه‌ی بیشتره، هشتگ می‌زنند و در پشت اشک‌های مجازی، پروژه می‌گیرند. مرگ بر جمهوری
اسلامی و ننگ بر کاسبان کفالت و وکالت. (از مقاومت روزمره ).

#دادخواهیم_این_بیداد_را
#علیه_حکومت_اعدام

@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Video
چهارمین سالگرد جنایت #هواپیمای_اوکراینی

دادخواهی درد مشترک همه  ما است!

در چهارمین سالگرد جنایت شلیک موشک به پرواز PS752  ذره ای از خشم دادخواهی ما کاسته نشده است و همچنان فریاد میزنیم: #دادخواهیم!

چهار سال از لحظات شوم و هولناک جانباختن عزیزانمان میگذرد و همه خانواده ها با یاد و نام عزیزانشان نفس میکشند.
جنایتی که جان  ۱۷۶ (۱۷۷) انسان از کودک و پیر و جوان را گرفت . صدها خانواده را در ماتم و عزا فرو برد و آنها را برای محاکمه قاتلین عزیزانشان در صف دادخواهان قرار داد.  در این چهارسال این خانواده ها آرام و قراری نداشتند و ضمن زنده نگه داشتن یاد عزیزانشان، به دادخواهی خود علیرغم فشارهای حکومت ادامه داده اند.
اینک در شرایطی سالگرد  عزیران جانباخته در  جنایت شلیک موشک به هواپیمای مسافربری را گرامی میداریم که  صف دادخواهان از دادخواهان خاوران تا خانواده های دادخواهی که در جریان انقلاب " زن زندگی آزادی " و خیرش های انقلابی پیشین عزیزانشان را از دست داده اند فشرده تر و متحدتر شده است. دادخواهی درد مشترک همه ماست و ما را متحد کرده است.
در روز دوشنبه ۱۸ دی ماه ساعت ۱۰ صبح در شاهد شهر پارک لاله (پارک پی اس ۷۵۲)  محل سقوط هواپیما ، همراه با خانواده های این عزیزان

یاد جانباختگان پرواز Ps752 را گرامی میداریم و یکصدا با هم فریاد دادخواهی  سر خواهیم داد و به احترام جان های عزیزی که به آتش جنایتکاران سوختند سرودهای زندگی را یکصدا میخوانیم
و از همه انسانهایی که با شعار " زن زندگی آزادی " هم پیمان شده اند میخواهیم که  با برافراشتن عکسها و نام عزیزان جانباخته پرواز ، در محله ها و محیط های کار و دانشگاهها ، خانواده های دادخواه را همراهی کنیم.
دیوارهای شهر را با نام و عکس عزیزان جانباخته پر کنیم.
به یاد شوق زندگی که در جانهایشان  موج میزد سرودهای جمعی بخوانیم و با بزرگداشت شور زندگی پاسخ جنایتکاران را بدهیم.

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستاده‌ایم_تا_پایان
#دادخواهی_ادامه_دارد
15 دیماه 1402
نهاد دادخواهان
@zan_j