☝️🏼 #از_خدایت_غافل_نشو....
✍🏼طلبه سعید بن مصیب در را باز کرد و دید
#استادش همراه با
#دخترش دم در هستند و گفت که
#خیر است اینجا آمدید..؟؟؟
😳☝️🏼سعید بن مصیب در جوابش گفت : واللهی پسرم دیدم امشب
#تنها هستی و
#وجدانم قبول نکرد که
#همسر_حلالت در خانه من باشد و تو اینجا تنها و ناراحت باشی...
🌹👈🏼(الله اکبر... از این پدر دلسوز و با تفکر که علمش با عملش یکی بود و این را با این کارش ثابت کرد)
☺️آقا داماد فوری ماجرا را برای
#مادرش تعریف کرد...
☝️🏼مادرش گفت پسرم امشب دست به عروست نمیزنی و
#عروس را آورد نزد خودش و گفت همانطور که اونا
#مردانه رفتار کردن ما هم باید جوابگوی این
#مردانگی شان باشیم و خلاصه برای عروسشان
#لباس خریدند و محترمانه برایش
#مراسم گرفتند و رفتند خونه پر از خوشبختی و سعادت....
😍 #به_همین_سادگی.....
👌🏼چقدر این پدر
#دلسوز دختر و دامادش بود...چقدر
#آسان_گیر و
#باوجدان بود...
😏مثل پدرها و خانواده های
#امروزی که هر روز یه بهانه به داماد بیچارشون میگیرند و
#ماهها و حتی
#سالها 😳 نمیگذارد دخترش بره پیش
#همسر_حلال خود و باید در
#حسرت و
#غم و
#اندوه باشند تا بلکه دل خانواده دختر به
#رحم بیاد و بهانه جویی هایشان پایان یابد...
😔کاش یه ذره به
#کلام_الله ایمان داشتند و
#درک میکردن که خداوند خودش
#آینده دو جوان رو
#تضمین کرده و اگر دو رزق و روزی با هم یکی شود قطعا زندگی
#پربرکت تر خداهد شد...
😱چرا از خداوند
#غافل هستید....
😔 #عرف_جامعه رو ول کنید به
#فکر جوانانتان باشید، زندگی و ازدواج را برایشان سخت نکنید...
😒شماهایی که
#ادعای مسلمانی دارید کمی هم
#اخلاقتان را
#اسلامی کنید...
🌸والسلام علیکم و رحمه الله
@zakerin_allah1¯\_(
♥️‿
♥️)_/¯