🇮🇷یادداشت های جنگی
1⃣↙️ رزمنده رزمنده است.
«رزمندهی جنگ» بهعنوان یکی از مهمترین عناصر جنگ، از مقولات مورد توجه جامعهشناسی جنگ است. سیر تکوین و تبدیل اندیشهی رزمنده برای حضور در جنگ و بعد از آن تغییر و تحول و یا تداوم اندیشهی وی اهمیت بهسزایی دارد. چراکه جنگ و رزمنده و فضای متأثر از آن دو، نقش زیادی در آرمانها، جهتگیریها، برنامهها و دیگر امور هر جامعهای دارد. اینها همه و همه ذیل مسایل اجتماعی متأثر از جنگ قرار میگیرند.
برای فهم هرچه بهتر رزمنده و تفکر او، ما با دو مرحلهی اساسی در زندگی او سروکار داریم. یکی دوران جنگی رزمنده، یعنی وقتی که هنوز جنگ بقا دارد و او در فضای جبهه تنفس میکند. دوم دوران بعد از جنگ، که جنگ در ظاهر تمام شده است و دیگر فضای جبهه وجود ندارد و رزمندهها برای ادامهی زندگی خود، به سوی شهر و دیار خویش برگشتهاند.
سئوال این است که رزمنده در این دو دوره در چه زمینههایی می تواند مورد توجه جامعه باشد و تا چه حد در فضای جامعه میتواند تأثیرگذار باشد.
در جامعه، نسبت به رزمندهی دوران جنگ، دو نگاه متفاوت وجود دارد؛ نگاه اول میخواهد از او بوی معنویت استشمام کند و نگاه دوم بوی سیاست.
نگاه اول در همان شرایطِ جنگی حاصل میشود. آنگاه که رزمنده با شوق و ذوق معنوی خود، رهسپار پیکار با اهریمن میشود. او در این نگاه، سرچشمهی اخلاق و اسوهی معنویت شمرده میشود تا جایی که امامخمینی در وصیتنامهی خود، هملباسها و همرتبههای خود را به مطالعهی وصیتنامههای رزمندگان دعوت میکند. در این نگاه گویی رزمنده زاده شده تا راه را برای دیگران بنمایاند. به رزمندگان خاصه آنهایی که شهید شدند، نگاه شده و به آنها تقرب جسته شده و در حوایج واسطه و در بخشش معاصی شفیع قرار داده میشوند. اساساً در این نگاه، رزمنده حکم یک مقرب درگاه الاهی و منبعی برای بهرهوری معنوی دیگران است.
چنین رزمندهای بسیار مورد توجه متولیان امر و امر در نظام جمهوری اسلامی است. گرچه بخشهایی از جامعه که جدای از این مسئولین نیستند نیز به این افراد نظر و توجه خاص دارند. لذا هرساله جمع کثیری از مردم نواحی مختلف کشور جهت بهرمندی معنوی راهی مناطق جنگی جنوب و غرب میشوند.
نگاه دوم، اما در شرایط بعد از جنگ حاصل شد. وقتی که رزمندهها برای ادامهی زندگی به شهر و دیار خویش برگشتند و به دستههای مختلفی تقسیم شدند: یک دسته آنانکه از کردهی خویش پشیمان بودند. یکدسته آنانکه گذشتهی خود را برای حالشان، به رُخ میکشیدند تا منافعی کسب کنند. یکدسته آنانکه از روزگار جدید خسته بودند و با نوستالژی دوران جنگ به گوشهای خزیدند. و بالاخره یک دسته که با آنکه خاطرات گذشتهشان را در آلبومهاشان حفظ کردند، ولی در جهت آرمان جنگیشان فعال و سرخوش ماندند.
رزمندگان قدیم خود روایتگر خیلی چیزها اند. آنها از جبهه میگویند و از یاران و دوستان و دشمنان. و البته بخشی نهچندان کمیشان نیز در مذمت این دوران سخن میگویند و مینویسند. ما در نگاه دوم بیشتر متوجه عملکردهای سیاسی رزمندگان هستیم. اینکه در مورد فلان جریان سیاسی و بهمان شخص سیاسی چه میگویند و چه عکسالعملی دارند. در این نگاه، دیگر کسی در رفتار و عملکرد رزمنده امور معنوی و قدسی را جستوجو نمیکند. رزمندهی قدیم در شرایط فعلی خاصه در بزنگاههای سیاسی بیشتر منبع الهام سیاسی است تا الهام معنوی و اخلاقی. چنین رزمندهای اما آنطور که رزمندهی قبلی در نگاه اول مورد توجه است، مورد توجه دیگران خاصه مسئولین قرار نمیگیرد. چراکه او بیپروا و خارج از قالبهای کلیشهای سیاسی سخن میگوید و ممکن است اصلاً ملاحظه افراد و مناصب آنها را هم نکند.
با همهی این اوصاف جامعهی فعلی با عنایتی که به رزمندهی دستهی اول دارد، از میان آنها افرادی را، بهعنوان راهنما برمیگزیند که جزو دستهی دوم هم باشند؛ گرچه باز رزمندگان دستهی اول در صدر توجهات اند.
دوماهنامه هابیل، شماره ۴
#محمودذکاوت#جنگ#دفاع_مقدس#رزمنده@zakavat@zakavat