عصر آبان
عصرها در استکانت ارغوان گل می کند
جای لب هایت کنار استکان گل می کند
می دود در پیکرت مستانگی های شراب
در نگاهت ساغرِ آتش به جان گل می کند
می نشینی پیشِ من، در غربتِ پاییز ما
عاشقی بَر می دهد جام جهان گل می کند
پیچک دستانمان دائم جوان تر می شود
نم نمک لب هایمان ، لب هایمان گل می کند
من بهاری نیستم با عصر آبان دلخوشم
عصر آبانی که از خون ، آسمان، گل می کند
غالبا هر سال در پاییز، عاشق می شوم
بیشتر احساسِ آتش در خزان گل می کند
گرچه خاکسترنشینم، آتشم اما هنوز
گاه از سوز کهن، داغ جوان گل می کند
#رضا_شیبانی
#آبان #غزل #پاییز
@zahrdaroo