تو مدرسه
#بهترين فوتبال براي
#من بود!
مدرسه كه تموم ميشد به بهانه ي كلاس تقويتي تا دم غروب خودمو سرگرم فوتبال و دويدن دنبال توپ چهل تيكه داخل حياط مدرسه ميكردم.
خلاصه هميشه با بازي خودم داخل حياط مدرسه يكه تازي ميكردم
تا روزي كه توپ فوتبال
#سيلي #محكمي به من زد و
#صورتم كبود شد!
بعد از كلي مكافات و شكستگي بيني و غيبت، دوباره به زمين آسفالت حياط مدرسه برگشتم!
#ولي از اون حادثه به بعد هرگز
#نتونستم خوب بازي كنم!
هر لحظه ميترسيدم توپي وسط راه به صورتم بخوره ب خاطر همین ترس مدام صورتمو برمیگردوندم ب سمت دیگ.
كم كم بهترين بازيكن تيم مدرسه تبديل شد به پسري كه هيچ كس دوست نداشت باهاش هم تيمي بشه و تو ياركشي ها جايي نداشت!
اگرم كسي دلش
#برام #ميسوخت و به من بازي ميداد توی عقب زمين نقش درخت رو بازي ميكردم!
(اون ضربه ي لعنتي اعتماد بنفسم رو از من گرفته بود.)
👈🏻 كم كم باورم شد
#اثر بعضي ضربه ها
#هيچوقت از زندگي آدم
#پاك نميشن!
👉🏻#دلنوشت_مدیـــر@yasee_nabavi🍂یــــــاس نبوی
🍂