💚 مُنتَظِران ظُهور 💚

#ماشین
Канал
Логотип телеграм канала 💚 مُنتَظِران ظُهور 💚
@yamahdi_fateme313Продвигать
14,24 тыс.
подписчиков
9,27 тыс.
фото
4,83 тыс.
видео
2,73 тыс.
ссылок
مولا جانم 💚 گله ای نیست اگر این همه آواره شدیم 😔 تا زمانی‌که نیایی سروسامانی نیست 💔 #امام_سجاد(ع) #منتظران_ظهور امام #مهدى (عج) برترین اهل هرزمان اند 💚 ✅ کپی با ذکر صلوات جهت تعجیل در ظهور ◀️ آزاد میباشد ❤️ @ad_mahdi313
📚 #داستان_شب

شخصی یک دستگاه اتومبیل سواری بعنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید هنگامی که او از اداره اش بیرون امد ،متوجه پسر بچه #شیطانی شدکه دور و بر ماشین نو و براقش قدم میزند.

و آن را تحسین میکرد. او نزدیک ماشین که رسید پسر پرسید:این ماشین مال شماست آقا؟او سرش را به #علامت تائیدتکان داد و گفت:

برادرم به عنوان عیدی به من داده است.پسر متعجب شد و گفت: منظورتان این است که برادرتان این ماشین را همینجوری و بدون اینکه #دیناری بابت ان پرداخت کنید، به شما داده است؟ آخ جون ای کاش...؟

البته آن شخص کاملا واقف بود که پسرچه آرزویی میخواهد بکند.پسرمیخواست #آرزو کند که ای کاش او هم یک همچون برادری داشت.اماآنچه که پسر گفت سر تا پای وجود آن شخص را به لرزه در آورد:

ای کاش من هم یک همچو برادرت بودم.پل مات و مبهوت به پسر نگاه کرد وسپس با یک انگیزه انی گفت:دوست داری با هم تو #ماشین یه گشتی بزنیم؟اوه بله دوست دارم.

تازه راه افتاده بودند که پسر به طرف پل برگشت و با #چشمانی که از خوشحالی برق میزد گفت:آقا میشه خواهش کنم که بری به طرف خونه ما؟

آن شخص #لبخند زد. او خوب فهمید که پسر چه می خواهد بگوید.او می خواست به همسایگانش نشان دهد.که توی چه ماشین بزرگ و شیکی به خانه برگشته است.

اما او باز هم در اشتباه بود. پسر گفت:بیزحمت اونجایی که دوتا پله داره نگهدارید.پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت که او #صدای برگشتن او را شنید.

اما دیگر تند و تیز برنمیگشت.او برادرکوچک فلج و زمین گیر خود را برپشت حمل میکرد.سپس او را روی پله پائینی نشاند و #بطرف ماشین اشاره کرد:اوناهاش برادر... میبینی؟

درست همون طوریه که طبقه بالا برات تعریف کردم.برادرش #عیدی بهش داده ودیناری بابت آ؛ن پرداخت نکرده.

یه روزی من هم یه همچو ماشینی به توهدیه خواهم داد.اونوقت میتونی برای خودت بگردی،و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب عید رو همانطوری که همیشه برات #شرح میدم ببینی.

آن شخص در حالی که اشکهای گوشه چشمش را پاک میکرد،از ماشین پیاده شدو پسر بچه را در صندلی جلوئی ماشین نشاند،برادر بزرگتر با چشمانی براق و درخشان کنار او نشست و سه تائی رهسپار گردشی #فراموش ناشدنی شدند.

نتیجه اخلاقی 🌹

🦋 روحی بزرگ داشته باشیم 🦋

کانال به عشق مهدی فاطمه (عج)

🆔 @yamahdi_fateme313 💚