بزرگترین وظایف هر ایرانی
دکتر نصر الله پورجوادی
معروفترین و انسانیترین پندی که در فلسفۀ ایرانی به ما داده شده است، همان
اندیشۀ نیک، گفتار نیک، کردار نیک است. این توصیه را که دوست و دشمن مورد ستایش قرار دادهاند، بالاترین درس اخلاقی برای بشریت دانستهاند. علاوه بر این سه پند که مربوط به اعمال هر کس با خودش میشود، بزرگان ما سه وظیفۀ خطیر هم برای ما تعیین کردهاند که مربوط به اعمال و رفتار ما در جامعه و با دیگران میشود و لذا میتوان آنها را
وظایف اجتماعی یا ملی نامید. این سه و وظیفه در
دینکرد ششم، بند ۳۲۲ ذکر شده است.
نخستین وظیفۀ بزرگ ما تبدیل دشمن به دوست است؛ پس در فلسفۀ ایرانی، وظیفۀ انسان در قبال دشمن یا دشمنانش، این نیست که با آنان بجنگد و آنان را شکست دهد یا بکشد. و این نیست که در صدد برآید که انواع و اقسام سلاحهای جنگی و خدای نکرده شیمیایی و غیره را بسازد، تا مردم را بکشد. بلکه وظیفۀ او مهمتر از هر چیز ایجاد صلح و دوستی است.
وظیفۀ دوم تبدیل آدمهای بد و مخرّب و جنایتکار به آدمهای خوب است؛ پس وظیفۀ ما با این قبیل اشخاص، گرفتن و زدن و به زندان افکندن و از کشور و کاشانه تبعید کردن نیست، بلکه با مسالمت رفتار کردن و اصلاح آنها است. به اصطلاح دینی و قرون وسطایی، ما وظیفه نداریم که با کفار بجنگیم و آنها را از بین ببریم. وظیفۀ ما هدایت آنهاست.
وظیفۀ سوم تبدیل نادان به دانا، یا جاهل به عالم و دانشمند و حکیم است؛ پس کاری که ما بنا بر فلسفۀ عملیِ ایرانشهری باید انجام دهیم، گسترش آموزش و پرورش و تأسیس مدارس و دانشگاهها و تأمین معلمان و استادان و باسواد کردن بیسوادان و آموزش و پرورش نسلهای آینده برای کشور است. این سه وظیفه
خویشکاری مِهِست، یعنی بزرگترین وظایف خوانده شده است و اگرچه در بیش از هزار سال پیش در کتاب
دینکرد ذکر شده، ولیکن امروز هم نه تنها از اهمیت آنها کاسته نشده، بلکه حتی مهمتر و خطیرتر از زمانهای گذشته هم شده است».
(به نقل از مجلۀ
بخارا، شمارۀ ۱۶۵، آذر و دی ۱۴۰۳، صص ۸ - ۷).
@irajshahbazi