آذرماه مرور حماسه آفرینی میثم تمار خمینی است ارتفاعات کوه های سنندج
شاهدان پر پر شدن یار روح الله است.
پیکر مطهر
شهید قاسم دو شب مهمان کوه ها بود. کوه های سر به فلک کشیده چه شرمی کردن از داعشی های حرامی آن روز. وقتی زبان از این همه وقاحت قاصر است
قران چه زیبا گفت امانتی که به آسمان ها،زمین و کوه ها عرضه کردیم همه از پذیرفتن آن امانت امتناع ورزیدند انسان انرا پذیرفت و حملنا الانسان انه کان ظلوما جهولا.
وداعی که کوه ها با
شهید داشتند اسراری آسمانی است.
قاسم عاشقانه حسینی وار در دل کوه های آسمان خراش کردستان عروج کرد و از ظلوما جهولا به عندربهم یرزقون رسید و کوه ها محل رفت و آمد فرشتگان الهی شد
به تعبیر شعر یاداشتی
قاسم از ملاحسین مراغه ای
در کوی عشقیده جدا جدا یخیلوب
یاران امام هر کدام در سنگری جدا جدا از اسلام و قرآن دفاع کردند یکی بر روی کوه ها یکی بر روی برف ها یکی بر روی خاک ها یکی بر روی آب ها...
افتادند تا ما نیفتیم
قاسم چشم دست و پا محاسن صورت فک لب و زبانش را یعنی همه نعمت های الهی را قبل شهادت تقدیم خدا کرد و در نهایت با تیر خلاصی داعشی های نجس و کور دل به تعبیر قرآن وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ از بند اسارت دنیا رهایی یافت و به سمت خدا پرواز کرد
لب و زبانی که عمری با قران انس گرفته بود یا حسین گفتن ها و روضه های محرم و با ذکر. يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَ های دعای کمیل سپری شد
چه میدانیم
قاسم لحظه های فدا شدن و شهادت در دل خود چه ذکری داشت و با خدای خود چه سری داشت شاید این شعر امروزی هیئت ها، آنروز زمزمه میکرد
یا حسین یا حسین…
گفتن و مُردن خوش است!
جان خود را به دست او، سپردن خوش است
یا حسین یا حسین؛
شهید کرب و بلا…
وقت مُردن بیا
تو در کنارم حسین!
روی ماه تو را دیدن و مردن، خوش است!
یا حسین یا حسین؛
شهید کرب و بلا
#شهید_قاسم_علی_رستمی----------
نویسنده
مجتبی
رستمی فرزند
شهید