🌸💥🌸💥🌸💥🌸💠 شهیدی که
#لحظه_شهادتش #قرآن تلاوت می کرد
یک ساعت به اذان مغرب مانده بود ، داشتیم با توپ پلاستیکی
#فوتبال بازی میکردیم. ناگهان توپخانه
#عراق شروع کرد به
#شلیک کردن. متوجه شدیم عراقی ها دارند گرای جدید می گیرند. جمع کردیم و رفتیم داخل
#سنگر ؛ یکی از بچه ها اهل
#صومعه_سرا بود ، صدای دلنشینی داشت ، نزدیک اذان یک پتو پهن می کرد و یک ساعتی قرآن می خواند . وقتی به
سنگر می رفتیم به او گفتیم :
🔹 دیگه بیا تو ، خطرناک شده ! دارن می زنن.
🔸 گفت : دو آیه دیگه می خونم میام
#گلوله ی بعدی کنارش فرود آمد ، درست یک وجبی جایی که نشسته بود. رزمنده ای که بیرون
سنگر دیدیم دیگر نبود . از جنازه اش نتوانستیم چیزی جمع کنیم . فقط یک قسمت بزرگتری از جسمش باقی مانده بود که بچه های تعاون بردند برای خانواده اش.
خاطره از
#میکائیل_فرج_پور از فرماندهان
#اطلاعات_عملیات #لشکر25کربلا@yade_shahid🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺