بآمزل

ترجیح میدادم یک گوسفند باشم در محاصره‌ی آتش‌سوزی لس آنجلس تا یک دانش آموز در محاصره‌‌ی امتحانات مدرسه .

لس‌آنجلس به اون زیبایی سوخت، من کی باشم که برای زیبایی شما نسوزم عزیزم.

منو دوستم اگه طوطی می‌شدیم :

من غنیم غنی از سردرد،جیش،معده درد،بی پولی

وضعیت سلامت روانم :

تفریحات من با کسی که توی icu بستریه، یکسانه.

به عنوان یک جوان ایرانی خیلی دارم زنده میمونم دیگه اصلا از این قضیه خوشم نمیاد.

خیلی روانم سالم بود این استرس امتحانات هم بهش اضافه شد.

دو دیقه بعد اینکه تصمیم گرفتم درس بخونم:

امشب شب آرزوهاست امیدوارم به آرزوم(تو) برسم

امروز روز جهانی درون گراهاست

قهوه خوابتو بهم میریزه ، ادم مادرقهوه زندگیتو .

رو لباسام لک قهوس رو زندگیم لک آدمای مادر قهوه

من از بابانوئل خواسته زیادی ندارم فقط میخوام
منو از IRI به USA ببره

من یک رابطه میخوام که تو این بگاییا پیش هم باشیم براش اشپزی کنم ،برقصیم ، داد بزنیم ،گریه کنیم ،بخندیم نه اینکه قانعش کنم ۲۵۸ تا دخترو انفالو کنه.

اون قسمت از مغزم که درس میخوند و یاد میگرفت رو از دست دادم لطفاً امتحانات رو متوقف کنید.

تایم امتحانات ارسطو‌ام، بشدت ازدواجی.

انسان های خراب میگن هیچی نخوندیم ولی وقتی نمرات میاد 19/75 شدن.