من با هیچ کس تعارف ندارم
آن کس که مرا ندارد ، باخته
من هر کجای زمین که باشم
حاملِ شادی و خوشبختی ام
من چیزی کم ندارم
که برایِ رفتنِ کسی بغضم بگیرد
کسی که از دنیایِ من برود
به خودش بد کرده ، نه من
اصلا خودم درها را برایش باز میکنم
خدا مرا آنقدر خواستنی آفریده
که پایِ هیچ نخواستنی نمی نشینم
منی که هرلحظه می توانم آرزوی هر آدمی باشم
منی که برایِ دوست داشته نشدن نیامده ام
اگر کسی پیدا شد که مرا نخواست
این مشکلِ شخصیِ خودش است
و من هرگز دخالتی نمی کنم
من برایِ نخواستنِ آدم ها
پایِ بدرقه ی خوبی دارم
با من بودن لیاقت میخواهد
و گذشتن از من ، حماقت !
همین .