Смотреть в Telegram
۹۵- کتابشناسی مونتنی به زبان فارسی (همراه با دو پی‌نوشتِ کوتاه: دربارهٔ مونتنی، و دربارهٔ چندوچونِ اقبالِ «مقالات»ش در قبیلهٔ ما) #مسعود_زنجانی https://t.center/vivaphilosophy الف ـ از مونتنی: ۱ـ تَتَبُّعات (گزیده‌) [شامل متن کامل دو مقالهٔ «دربارهٔ آدم‌خواران» و «دربارهٔ دلیجان» و پاره‌هایی از دیگر مقالات مونتنی، همراه با شرح احوال و آثار او]؛ ترجمهٔ احمد سمیعی‌گیلانی؛ نشر سخن با همکاری رایزنی فرهنگی فرانسه در ایران؛ ۱۳۸۳. ۲- مردن، آموختن و فلسفیدن [یکی از مقالات مونتنی]؛ ترجمهٔ انوشیروان گنجی‌پور؛ در «فصلنامۀ فلسفی، ادبی، فرهنگی ارغنون (ويژه‌نامۀ مرگ)» ؛ شمارۀ ۲۶ و ۲۷؛ تابستان ۱۳۸۴. http://www.ensani.ir/fa/content/221212/default.aspx ۳ـ دربارهٔ دوستی [یکی از مقالات مونتنی]؛ ترجمهٔ حمید فرازنده؛ پایگاه ادبی‌ ـ هنری طوطی ‌مگ. https://goo.gl/7dBSVD ۴ـ دربارهٔ دوستی [یکی از مقالات مونتنی]؛ ترجمهٔ مرضیهٔ خسروی؛ انتشارات روزگار نو؛ ۱۳۹۵. [ترجمهٔ دیگری از مقالهٔ بالا] ۵ـ دربارهٔ خلوت‌گزینی [یکی از مقالات مونتنی]؛ ترجمهٔ مرضیه خسروی؛ انتشارات روزگارِ نو؛ ۱۳۹۵. ب ـ دربارهٔ مونتنی: ۶ـ مونتنی، پیتر برک، ترجمهٔ اسماعیل سعادت، انتشارات طرح نو؛ ۱۳۷۳. ۷ـ چطور زندگی کنیم؟ (زندگی مونتنی در یک سوٲل و بیست جواب)، سارا بیکول؛ ترجمهٔ مریم تقدیسی؛ انتشارات ققنوس؛ ۱۳۹۲. ۸- تسلّی‌بخشی‌های فلسفه (فصل چهارم)؛ آلن دوباتن، ترجمهٔ عرفان ثابتی؛ انتشارات ققنوس؛ ۱۳۸۳. پی‌نوشت: 🖌 میشل اِکِم دو مونتنی (۱۵۹۲ - ۱۵۳۳) ادیب و فیلسوف فرانسوی عصر رنسانس است که او را می‌توان متفکری پست‌مدرن پیش از عصر مدرن دانست. رنه دکارت پدر فلسفهٔ مدرن چهار سال پس از مرگ او متولّد شد. مونتنی فلسفه را هنر خوب زندگی کردن می‌داند. شیوهٔ نگرش مونتنی بیش و پیش از هر چیز وفادار به زندگی است چنانکه شیوه‌ٔ نگارشی او نیز، در بیان ژرفترین‌ مضامین، به سانِ زندگی ساده و غیر انتزاعی است. مونتنی حکمتِ شادان را به ما می‌آموزد و به همین دلیل است که نیچه او را "آزادترین و نیرومندترین جان‌ها" می‌خواند و می‌گوید: "اگر مُیسّرم بود که انتخاب کنم به‌ خوبی می‌توانستم با مونتنی و در دنیای او زندگی کنم". 🖌 خوشبختانه خانم لاله قدکپور، مترجم بسیار شایسته، در سالهای اخیر مشغول ترجمهٔ کامل «مقالات» مونتنی (۱۰۷ مقاله در سه مجلّد) به فارسی است و بالاخره به همّت ایشان «زبان فارسی»، در چند سال آینده، این خوشبختی را خواهد داشت که تمام این اثرِ سترگ را در بَرداشته باشد. اما متٲسفانه در اینکه «فارسی‌زبانان» هم این خوشبختی را داشته باشند تردید دارم، چراکه خود را شاهد این مرثیهٔ فرهنگی می‌بینم که چاپِ اول گزیدهٔ «مقالات» (تتبّعات)، با ترجمهٔ ارزندهٔ احمد سمیعی‌گیلانی و چاپ برازنده نشر سخن (با قیمت سه‌هزار و سیصد تومان)، در دوهزار و دویست نسخه، بعد از دوازده سال هنوز تمام نشده است. ماه گذشته، خود بنده برای کارگاه مونتنی در شیراز پنجاه نسخه از آن را سفارش دادم. سه چهار سالی است هر سال عید نوروز نیز تقریباً همین تعداد نسخه برای عیدی دادن به دوستان تهیه می‌کنم و هربار ناامیدانه از دفتر نشر سخن می‌پرسم که «تتبّعات» دارید، اما متٲسفانه ناامید نمی‌شوم و آقایی که پشتِ خط است به من می‌گوید: «بله، چند نسخه می‌خواهید؟» باری، وقتی در جامعه‌ای کتابی که تٲثیری به غایت ژرف و شگرف در اندیشه و زندگی بزرگانی مانند پاسکال، نیچه، امرسون، آندره ژید، کریستین وولف، اشتفان تسوایک ـ به اعتراف خودشان ـ داشته، حتّی در میان اهلِ فرهنگش دیده و خوانده نمی‌شود، دیگر نباید در آن جامعه تعجب کرد که عوامش کتابهای آقای ترامپ را به سرعت به چاپ چندم و چندم برسانند. «مقالات» مونتنی را می‌توان، نه در تاریخ اروپا، بلکه در تاریخ جهان، کتابی منحصر به‌ فرد دانست؛ چرا که «مقالات»، نه چون کتاب‌های بسیاری، «کتابی دربارهٔ زندگی»، بلکه یک «کتابِ زندگی»، و به عبارت دقیقتر، یک «کتاب ـ زندگی» است. سهراب می‌گفت: «واژه‌ها را باید شست. واژه باید خودِ باد، خودِ باران باشد» می‌توانیم بگوییم مقالاتِ مونتنی به نوعی تحقّق همین آرزو و ایدئال است. گویی مونتنی در «مقالات» به ما می‌گوید: «کتاب‌ها را باید شست. کتاب باید خودِ من، خودِ زندگی باشد» گوستاو فلوبر شاید به همین خاطر بود که به دوستانش توصیه می‌کرد: «سعی نکنید مانند بچه‌ها مقالاتِ مونتنی را به منظورِ سرگرمی یا مانند جاه‌طلبان، به منظورِ یادگرفتن بخوانید. برای زندگی کردن آن را بخوانید.» @vivaphilosophy
Telegram Center
Telegram Center
Канал