⬅️ ادامه ماجرای زندگی
صیانه بانوی شایسته
مهدوی 🟪 فرعون به او گفت: «پروردگار تو کیست؟» صیانه گفت: «پروردگار من و تو، ٬اللّه٬ است».
🟨 هرچه فرعون خواست او را از این عقیده منصرف کند، نتوانست. به او گفت: «اگر از این عقیده ات دست برنداری، تو و فرزندانت را در آتش میسوزانم
🔥».
🟪 صیانه گفت: «بسوزان، مرا ترسی نیست. فقط از تو میخواهم که پس از سوزاندن، استخوان هایمان را جمع کنی و آنها را دفن نمایی».
🟨 فرعون گفت: «این خواستهات را به خاطر حقی که بر ما داری اجابت میکنم».
🟪 دستور داد تنوری از مس ساختند و در آن آتش افروختند.
🟨 یک پسر او را در آتش انداختند تا آن که کاملاً سوخت و آن زن نگاه میکرد. بقیه فرزندانش را نیز در آتش انداختند؛ تا این که نوبت به طفل شیرخواره رسید. حال صیانه منقلب شد
😭🟪 در آن حال، کودک شیرخواره به زبان آمد و گفت: «ای مادر! صبر کن که تو بر حق هستی و بین تو و بهشت، یک گام، بیشتر نیست».
🟨 پس طفل را با مادرش در تنور انداختند و سوزاندند
😔🌼 گر ببینی یک نَفَس حُسن وَدود
🌼 اندر آتش افکنی جان و وجود [۱]
🟣 در آن حال، «آسیه» همسر فرعون دید که ملائکه، روح صیانه را به آسمان میبرند و چون این صحنه را دید، یقین و اخلاص و تصدیق او زیادتر شد.
🟡 فرعون بر آسیه وارد شد و از آن چه با صیانه کرده بود، خبر داد.
🟣 آسیه گفت: «وای بر تو ای فرعون! چه چیز تو را بر خداوند جلّ و علا جرأت داده و جسور نموده؟!»
🟡 فرعون گفت: «شاید تو هم به جنونی که دوستت مبتلا شده بود، گرفتار شده ای!»
🟣 آسیه پاسخ داد: «من به جنون مبتلا نشده ام؛ ولی به خداوند جلّ و علا -که پروردگار من و تو و عالمیان است- ایمان آوردم».
🟡 فرعون، مادر آسیه را حاضر کرد و به او گفت: «دخترت دیوانه شده؛ به او بگو به خدای موسی علیه السلام کافر شود و گرنه قسم میخورم که مرگ را به او بچشانم».
🟣 مادر با دخترش خلوت کرد و از او خواست تا با خواسته فرعون همراه شود و امرش را در کُفر به خدای موسی علیه السلام بپذیرد؛
🟡 اما آسیه نپذیرفت و گفت: «آیا به پروردگار متعال کافر شوم؟ به خدا قسم هرگز چنین کاری را نخواهم کرد».
🟣 فرعون دستور داد تا دستها و پاهای آسیه را به چهار میخ کشیدند و آسیه هم چنان در عذاب و رنج بود تا روحش به اعلی علیّین و نزد خداوند پرواز کرد. [۲]
⬅️ ادامه دارد.📚 برگرفته ازکتاب بایسته های زنان منتظر
[۱]: دفتر چهارم مثنوی.
[٢]: بحارالانوار، ج۱۳، ص۱۶۳و ۱۶۴؛ حیاة القلوب، ج۱، ص۲۴۳؛ ریاحین الشریعة، ج۵، ص۱۵۳.
#سه_شنبه_های_مهدوی💚#بانوان_مهدوی✨🟢 @uma_hanifa🕊