💢 هنوز مضطر نشدی!
💢نه از سالها پیش میگویم، نه از مردمانی دیگر!
ماجرا مربوط به همین چند سال اخیر و جوانی از شهر خودمان است.
✍ اهل شرابخواری بود، طوری که هیچگاه نمیتوانست ترک کند و کنار بگذارد.
🍷خدا نکند انسان گرفتار عادتهای بد شود
😔شبی وارد خانه شد. رفت سراغ شیشهی شراب. اما به خودش آمد و کمی فکر کرد، که آخر تا کی باید این عادت زشت ادامه داشته باشد
اما درونش ملتهب بود...
میل و هوس رهایش نمیکرد
😈با شوق و لذت درونیاش چه کند؟
به پشتبام خانه رفت. کلافه و ناراحت بود. اما این بار...
این بار مضطر و مستأصل شده بود
😓✨در همان حالت قلبش را متوجه صاحبش حضرت حجة بن الحسن (عج) کرد.
شروع کرد به صحبت...
اما این بار جنس حرفهایش فرق میکرد. کارد به استخوانش رسیده بود
😥😭⚡️آقا نمیتونم دست به شراب نزنم. یا خودت منو درست میکنی، یا خودم رو از بالای همین بام پرت میکنم پایین
⚡️در همین حال بود که به خودش آمد و دید انگار حال دلش عوض شده. دیگر میل به شراب ندارد. اصلا حسی به شراب ندارد
🤲از بام خانه پایین آمد و شرابها را دور ریخت. گویی زندگی جدیدش را زیر سایهی بقیةالله آغاز میکرد...
💫🌻مدتها بعد که ماجرایش را نقل میکرد، از این میگفت که حتی یکبار هم آن عادت و گناه را تکرار نکرده است
😇#امام_زمان#داستان_معنوی@tobe94