🟢بازگشت به تنظیمات کارخانه
درباره وضعیت امتگرایی در دوران پسا-سوریه
✏️ مصطفی نوذری
🔸عملیات ردعالعدوان که روز ۲۷ نوامبر توسط معارضه سوری برای یک ضربه محدود آغاز شده بود، تنها طی ۱۲ روز تا مرکز دمشق پیش آمد و هفتم دسامبر به رژیم پنجاه ساله اسد پایان داد.
پیروزی معارضه سوری، اسلامگرایان ایرانی را در بهت فرو برده است و به نظر میرسد افراد زیادی در حال تجدید نظر در رویای امتگرایی هستند...
🔸آن دسته که گرایشات ایرانشهری پررنگ تری داشته، در حال صحبت کردن از نوصفویگری، رئالپالیتیکی شدن محض و همآغوشی با ایدههای راستهای ایرانشهری مثل محمد قوچانیاند. این نسخه نوپدید از اصلاحطلبان ریشدار ابایی ندارند که فریاد بزنند در سوریه باید برویم با آمریکا و کردها برای منافع ملیمان ببندیم.
🔸اما دسته دیگری که گرایشات مذهبی پررنگ تری داشتند، گفتارشان هر لحظه به گفتمان هویتگرایی و طائفی نزدیکتر میشود.
این دسته دوم میگویند اینکه حتی بعد از فداکاریهای ما در طوفان الاقصی، جهان اسلام پای کار ایران نیامد و در قضیه اخیر سوریه هم به ما دهن کجی کرد و دوباره به تنظیمات کارخانه (گفتار ضد ایرانی) برگشت، نشان میدهد که ایده همگرایی با اهل سنت از اول کشک بود. باید برویم و روی همان گروههای شیعی سرمایه گذاری کنیم. ما میخواستیم امتگرا باشیم. اما «واقعیت میدان» به ما میگوید که نمیشود. ۱۴۰۰ سال دعوا که حل نمیشود. پس بیخیال بشیم.
🔸به نظرم واضح است که هردوی این ایدهها بوی ارتجاع میدهد.
اما یک اتفاق خوب زلزله سوریه، این بود که نشان داد رویای امتگرایی، حتی در میان حزباللهیها، تا چه میزان سست و شکننده است. بدین معنا که عده زیادی که علیالظاهر ذیل این گفتمان بودند، با اولین فکت ناامید کننده در میدان، فوری برمیگردند به همان جمله قدیمی «آقا ما با اینا برادر نمیشیم».
🔸میگویند جهان اسلام تا تقی به توقی میخورد، فداکاریهای ایران را فراموش میکند و به تنظیمات کارخانه بازمیگردد. خب عزیزان، این نقد دقیقاً به شما هم وارد است که در این لحظات به تنظیمات کارخانه طائفی که ۱۰۰ سال برای مبارزه با آن وقت گذاشتیم، بازمیگردید.
🔸این دوستان دسته دوم باید دقت کنند که اگر در هر لحظه بخواهند با «فکت های میدان» قضاوتهایشان را تغییر بدهند، ابتدا باید در خیلی پرونده های دیگر هم همین کار را بکنند. اگر بنا به ناکارآمدی ایدهها باشد، در ضرورت اجبار حجاب، در اقتصاد اسلامی و در اعمال شریعت از طریق دولت که خیلی بیشتر باید تجدید نظر بکنید. آیا میکنید؟ نمیکنید!
به نظرم واضح است که مسئله چیست. تقریب جزو مبانی جنبش احیای اسلامی معاصر است. اما برای بخش بزرگی از کنشگران این جناح، مبنا نیست! روح هویتی فرقهای در خیلی از لحظات مهمتر میشود و پروژههای همگرایی ما هم به همین دلیل در میانه راه با بازگشتن همان جمله «آقا ما اینا...» شکست میخورد.
🔸واقعیت این است که جنبش احیای اسلامی معاصر، روزهای خیلی بدتری را نیز گذرانده است. روزهایی که همه فکتهای میدان علیهش بودند. و ما همین میزان از همگرایی موجود امروز(که همچنان برایمان کافی نیست) را مدیون آرمانگرایی آنها هستیم.
روزی که سیدجمالالدین خیز احیای اسلامی را برداشت، بریتانیا داشت در بمبئی هند با واحد «میلیون نفر» آدم میکشت. وقتی در ۱۸۹۰ رفت پاریس که عروه الوثقی را منتشر کند، اروپا ۲۰۰ هزار کیلومتر خط راهآهن داشت ولی در ایران طی کردن فاصله تهران تا اصفهان ۱۰ روز طول میکشید. او در حالی از وحدت صحبت میکرد که خود ایران شیعی به هزار تکه فرقهای تبدیل شده بود و در شهرهای بزرگ در ایام محرم، دسته های عزاداری حیدریها و نعمتیها از هم آدم میکشتند.
🔸حالا که خیلیها در حال بازگشت به تنظیمات کارخانه هستند، باید جوانترها و آرمانگراها تکلیف بیشتری احساس کنند و مسیر امتگرایی را ادامه بدهند.
🔸واقعیت این است که در چهل سال گذشته ما تلاشهای بسیار اندک و خطاهای بسیار زیادی در مسیر هم گرایی با جنبشهای منطقه کردیم و راه سادهتر را انتخاب کردیم.
حالا باید تکلیف بیشتری احساس کنیم و راههای نرفته را طی کنیم.
درباره راههای روزنهگشایی در این وضعیت نیز باید جمع شویم و گفتوگو کنیم.
اگر دغدغه این حوزه را دارید، الان وقت عمل است...
https://t.center/TheNarrrowGate