🌺گلچین تازه های سپکو🌺

#انتظار

چه انتظاری بود
بر پشت پلک نگاهش
مردی که مرگ را
انتظار می کشید

#ایرج_جمشیدی_بینا
#سپکو

#جنگ

درپایان هرجنگ
به خانه برمی گردند
سربازانی که حافظه  را
در میدان مین  جا گذاشته اند
و هرگز برایشان
جنگ تمام نمی شود

#ایرج_جمشیدی_بینا
#سپکو

#زبان

زبان مشترکی است
جهانگیر سکوت
وشعر
صدای عشقی
که بی زبان مانده است

#ایرج_جمشیدی_بینا
#سپکو

#سپید

تو را سپید می نویسم
وقتی که ماه سرزده
در موهایت
رزهای سپید می کارد

#ایرج_جمشیدی_بینا 
#سپکو

#موج


تو بر کدام موج ایستاده ای
که آزادی انگشت به دهان مانده است
از انقلاب باد
در موج های ریخته بر شانه ات

#ایرج_جمشیدی_بینا
 #سپکو

گلچین برترینهای سپکو 25 مرداد 402


#مرگ

بر در ایستاده بود مات مرگ
و شاهرگ زده بودند
دو دستش را
سپیده دم
چه بوی مرگی می امد


    #ایرج_جمشیدی_بینا
    #سپکو

#سایه

سایه ای چون ابر
برچهره ات
کسوف‌ نشانده است
وچشمان پر از لبخندت
در برج عاج خویش
سایه ها را می دَوَد

  #ایرج_جمشیدی_بینا
  #سپکو

‍ ‍ 💐🍃🌿🌸🥀🌸🌿
🍃🌺🍂
🌿🍂
🥀
🌸
🌿
🌷  #بداهه_سرایی


🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🦋


❇️درود بر ادیبان گرامی شاعران عزیز
  و  فرهیختگان و اعضای محترم #کانون_ادبی_سپکو

       🦋💚🙏❤️🦋



✳️ امشب ( چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت  ۱۴۰۲) 

با  برنامهٔ
#بداهه_سرایی

♈️ روشنی بخش محفل ادبی ما باشید ♈️



⏰ساعت: 22:00   الے   23:00

📕📒🖌📗📚🖌📚📚

#کلیدواژه با واژگان پارسی :

#سراب
#پیراهن
#آب
#پیله


مدیر اجرایی :  #بانو_نعیمه_المولی


🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🦋


🦋🌿در  انتظار  حضور  گرمتان  هستیم🦋🌿



#مدیریت:  #کانون_ادبی_سپکو

🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🦋

#انجمن_فرهنگی_ادبی_سپکو

‌‌‌.,،.𖠇🌸𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌

🌿
🌸
🥀
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌺🌿

#پیراهن

پوشیدم پیراهنم را
که کهنه ترین
خاطرات جوانی را
می توان دید
بر روی پیراهن عمر

#سروش_دانشور
#سپکو

✍✍✍✍✍

دکمه های پیراهن
لنگه به لنگه می دوند
بر بند انگشتانم
بس که تنگ می پوشم
عطر جامانده
از پیراهنت را

#شیدا_شهبازی
#سپکو

✍✍✍✍✍

#آب

آب از سرم گذشته است
رودخانه ای کهنسالم
که پیراهن سراب را
بر تن دریده ام
اما حقیقت عریان را
سایه تزویر پوشاند
تا آب از آب تکان نمی خورد

#لیلا_ظفری
#سپکو

✍✍✍✍✍

پیراهن نگاهت
به تنم زار می زند
نمی دانم چه کسی
چشمانش را
در پیراهنت جا گذاشته است

#آزاده_ادیبیان
#سپکو

✍✍✍✍✍

#پیراهن

پیراهن شعررا
آستین بالا می زنم
تا واژه واژه
آرایه گل کند
درپیراهنم

#پری_اکبرپور
#سپکو

✍✍✍✍✍

#پیراهن

هیچ پیراهنی
اندازه ی دلتنگی ام نشد
وقتی گذشته هایم
تنگ آمد
برتن پیراهن

#راضیه_سیدموسایی
#سپکو

✍✍✍✍✍

#شعر

پیراهن شعر به تن می‌کنند
واژه‌هایی
که دست در دست هم
بر دامن قلم
شعر می‌رقصند

#بی‌بی‌_طاهره‌_موسوی‌_نژاد
#سپکو

✍✍✍✍✍

#پیله

پیله پیراهنت
سراب دلتنگی را
پروانه می شود
تا پر بزند
بر گرد پیله شب

    #ایرج_جمشیدی_بینا
    #سپکو

✍✍✍✍✍

#پیراهن

در جیب پیراهن زمان
چند خاطره
پنهان کرده ای
که بسته نمی شوند
دکمه های پیراهنت

#هایده_نثری
#سپکو

✍✍✍✍✍

#پیراهن

پیراهن تو
روانداز کدامین
انار نوبرانه است
که اینگونه
آب می‌افتد
دهان دکمه های پیراهنت

#علی_مولایی
#سپکو

✍✍✍✍✍

#پیراهن

پیراهنِ گوسفندها
بر تنِ گرگ هایی ست
که چشم‌ دوخته اند
به پیراهن چوپان

#رجبعلی_باقری
#سپکو

✍✍✍✍✍

#کپک

کپک زده اند
اندیشه های تاریخ گذشته
و هر جا پا می گذارند
زندگی کپک می زند

    #ایرج_جمشیدی_بینا
    #سپکو

#رود

رود شعر جاری است
در دلگشای شیراز
ورکن اباد را
میهمان می کند
با رود چشمانت

    #ایرج_جمشیدی_بینا
    #سپکو
رود دوم نوعی ساز

#رهگذر

چشمانت رهگذرانی اند
که دلتنگی را نوشته اند
بر پرتگاه کوچ
.وقتی هیچ صیادی
نمی تواند بگریزد
از کمند چشمانت

#ایرج_جمشیدی_بینا
#سپکو

#سپیده

انتهای سپیده را
بر دوش می برد
خورشید
و فلقِ سرخ
ردی است
ازپای کوفتگان سپیده ندیده

     #ایرج_جمشیدی_بینا
     #سپکو

#خط

به خط زیبایت
ردیف کردی
واژه هایی  را
که وصف می کردند
خط چشمانت را

   #ایرج_جمشیدی_بینا
    #سپکو
   

#شراب

شراب می شود
انگور خیالم
در انتظارت
هیهات اگر در این پیاله
شراب بریزی

   #ایرج_جمشیدی_بینا
    #سپکو


🌸🍃🌸🍃🌸

چه زیر پوست شهر
تزریق می شود
که هر روز در گوشه ای
فاجعه می روید
ومرگ
در پوست خود نمی گنجد
   #ایرج_جمشیدی_بینا
   #سپکو

اندوه مرا پایانی نیست
این ارکستر
هر روز بر پرده ای  می نوازد
شروع پایانم را
    #ایرج_جمشیدی_بینا
   

لب بام پلکت
لشکری کولی صف کشیده است
به دلبری
تا نگاهت از حیرت
بدوزد لبهایم را

      #ایرج_جمشیدی_بینا
      #سپکو

روسری خیال را
در باد می تکانی
شب از راه می رسد
آشفته  خیال

   #ایرج_جمشیدی_بینا
    #سپکو

در انتهای کوچه مهتاب
شمعی بیفروز
این کوچه اخر دنیاست

   #ایرج_جمشیدی_بینا
    #سپکو