چه موضوع ای زیبا تر از آن است
که از غم ها و دردهای مان در این سالیان دراز بگوییم
و دست به کاری بزنیم تا فردایی روشن را بتوانیم برای همه به ارمغان بیاوریم
پس بیاییم برخیزیم!
مردمی که به دیدنِ جاری شدنِ خون عادت کردهاند
خیلی زود یاد میگیرند...
نه! رفقا! نباید افسرد. شکست نمیخوریم نه! ما تنها نیستیم در این نبرد دنیایی با ماست، دنیایی از گرسنگان بردگان سیاهان تاریخ استثمارشدگان... اما آگاهان! بهزودی صدای درهمشکستن و سقوط هولناک به گوشتان خواهد رسید. ابر عظیمی از غبار در هوا خواهد رقصید. و سرانجام، بوتههای خرد آفتاب را به نظاره مینشینند...