چه موضوع ای زیبا تر از آن است
که از غم ها و دردهای مان در این سالیان دراز بگوییم
و دست به کاری بزنیم تا فردایی روشن را بتوانیم برای همه به ارمغان بیاوریم
پس بیاییم برخیزیم!
مردمی که به دیدنِ جاری شدنِ خون عادت کردهاند
خیلی زود یاد میگیرند...
🚩#مجاهد_کورکوری (عباس)توسط دادگاه انقلاب شهرستان #ایذه به اتهام قتل کیان پیرفلک، به اعدام محکوم شد. او که در روز ۲۹ آذر در روستای پرسیلا ایذه بازداشت شده بود، در لحظه بازداشت به شدت مجروح بوده است. دو تن از همراهان او، #حسین_سعیدی و #محمود_احمدی در جریان تیراندازی نیروهای حکومتی و پرتاب نارنجک به قتل رسیدند.پیکر حسین و محمود خانوادههایشان پس داده نشد. او از زمان بازداشت برای گرفتن اعتراف اجباری در مورد تیراندازی و قتل کیان پیرفلک تحت شکنجه قرار داشته است. مادر او پیش از این با انتشار ویدیویی از مردم برای نجات فرزندش کمک خواسته بود. صدور حکم اعدام برای او در حالی است که زینب مولایی مادر کیان،شاهد کشته شدن پسرش، بارها اعلام کرده که تیراندازی توسط نیروهای امنیتی صورت گرفته است. کیان پیرفلک روز ۲۵ آبان در پی شلیک نیروهای امنیتی به خودروی خانوادهاش کشته شد.در پی این تیراندازی پدر او نیز دچار جراحت شدیدی شد. پیش از این مادر کیان در یک استوری با انتشار عکسی از خود در کنار مادر مجاهد کورکور، حمایت خود را از او اعلام کرده بود.
مرا ببوس مرا ببوس برای آخرین بار ترا خدانگهدار که میروم بسوی سرنوشت بهار ما گذشته گذشته ها گذشته منم به جستجوی سرنوشت
در میان توفان هم پیمان با قایقرانها گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها به نیمه شبها دارم با یارم پیمانها که برفروزم آتشها در کوهستانها آه شب سیه سفر کنم ز تیره راه گذر کنم نگه کن ای گل من سرشک غم به دامن برای من میفکن
مرا ببوس مرا ببوس برای آخرین بار ترا خدانگهدار که میروم بسوی سرنوشت بهار ما گذشته گذشته ها گذشته منم به جستجوی سرنوشت
دختر زیبا امشب بر تو مهمانم درپیش تو میمانم تا لب بگذاری بر لب من دختر زیبا از برق نگاه تو اشک بی گناه تو روشن سازد یک امشب من مرا ببوس مرا ببوس برای آخرین بار ترا خدانگهدار که میروم بسوی سرنوشت بهار ما گذشته گذشته ها گذشته منم به جستجوی سرنوشت
🚩 بعد آن کودتا #مرا_ببوس نام تصنیفی است با شعری از #حیدر_رقابی و آهنگی از #مجید_وفادار که ابتدا توسط خوانندهای آذری به اسم #پروانه_نمازی اجرا شد اما با بازخوانی #حسن_گل_نراقی معروف و جاودانه گشت. این تصنیف در آواز اصفهان، همراه با ویولن #پرویز_یاحقی و پیانوی #مشیر_همایون_شهردار از ترانههای ماندگار موسیقی ایرانی است. شعر #مرا_ببوس در مجموعه شعری از #حیدر_رقابی به نام #آسمان_اشک در سال ۱۳۲۹ در #انتشارات_امیرکبیر به چاپ رسید. در سال ۱۳۳۵ در فیلم اتهام با صدای خواننده ای به نام #پروانه به اجرا درآمد که مورد توجه قرار نگرفت. سپس در سالهای پس از #کودتای_۲۸_مرداد، ترانهٔ #مرا_ببوس برای نخستین بار از رادیو ایران با نام مستعار خواننده پخش شد. پس از #کودتای۲۸مرداد در رادیو ایران، برنامه "شما و رادیو"، به گویندگی کمال مستجابالدعوه پخش میشد. پیش از پخش ترانه، مستجاب الدعوه اعلام کرد: "این تصنیف در یک محفل خصوصی ضبط شده، که بهدلیل جذابیت خاص آن به پخش آن مبادرت میورزیم." منظور از "محفل خصوصی"، همان جلسهٔ ضبط این ترانه با صدای #گل_نراقی در استودیوی شماره ۸ رادیو تهران بود. البته خوانندگان مختلفی از جمله #علیرضا_حسین_خانی خواننده و کمانچه نواز لُر نیز این اثر را در دهه ۴۰ نیز اجرا کردهاست. #مرا_ببوس به عنوان ترانه قهرمانی، سرود آخرین ساعات پیش از #اعدام، فریاد علیه #کودتا و #اختناق در تاریخ ایران ماندگار شدهاست. دو فایل صوتی (یک و دو) ترانه در زیر این پست قرار داده شده که به یاد #شکنجه ها و #اعدام های این روزها بشنویم و یادی کنیم دستکم از بیست هزار اسیر در بند رژیم سفاک، جایی رفیقی می گفت : " انسان یا باید بمیرد و یا کشته شود تا شنیده شود" صدای بندیان باشیم ، ما که می توانیم همه تن صدا شویم.
🚩از درون شب تار، می شکوفد گل صبح خنده بر لب، گل خورشید کند، جلوه بر کوه بلند نیست تردید زمستان گذرد وز پیاش پیک بهار با هزاران گل سرخ بیگمان میآید در گذرگاه شب تار، به دروازهی نور گل مینای جوان خون بیفشانده تمام روی دیوار زمان لالهها نیز نهادند به دل، همگی داغ سیاه گرچه شب هست هنوز، با سیهچنگ بر این بام آونگ آسمان غرق ستاره است و لیک آسمان غرق ستاره است هنوز خوشهها بسته ستاره گلگل خوشهی اختر سرخ با تپشهای سترگ عاقبت کورهی خورشید گدازان گردد.
با اعدام گل و قتل چکاوک نمیتونی بترسونی کسی رو قناری عمریه از توی زندون میخونه نغمه ی آزادگی رو رجز میخونی از مرگ و مجازات رجز میخونی از زنجیر و میله تموم ترست از اینه ببینی که پروانه نمونده توی پیله بترس از من من اون پروانه هستم بترس از من که آزادی صدامه بترس از من شب ترسوی بزدل که خون اون قناری توو رگامه بترس از من من اون پروانه هستم بترس از من که آزادی صدامه بترس از من شب ترسوی بزدل که جای خون اراده توو رگامه بترس از من۳ دیگه چیزی ندارم که ببازم بترس از من۲ میخوام با جرعتم رویا بسازم دیگه آب از سر دریا گذشته دیگه چیزی ندارم که ببازم دیگه وقتش رسیده تا ببینی میخوام با جرعتم رویا بسازم میخوام مردم بشم قانون بپوشم لباس رعیت و از تن درارم میخوام توو خاک تاریخ سیاه و نهال روشنایی رو بکارم بترس از من من اون پروانه هستم بترس از من که آزادی صدامه بترس از من شب ترسوی بزدل که جای خون اراده توو رگامه بترس از من۳ دیگه چیزی ندارم که ببازم بترس از من۲ میخوام با جرعتم رویا بسازم۲
با اعدام گل و قتل چکاوک نمیتونی بترسونی کسی رو قناری عمریه از توی زندون میخونه نغمه ی آزادگی رو رجز میخونی از مرگ و مجازات رجز میخونی از زنجیر و میله تموم ترست از اینه ببینی که پروانه نمونده توی پیله بترس از من من اون پروانه هستم بترس از من که آزادی صدامه بترس از من شب ترسوی بزدل که خون اون قناری توو رگامه بترس از من من اون پروانه هستم بترس از من که آزادی صدامه بترس از من شب ترسوی بزدل که جای خون اراده توو رگامه بترس از من۳ دیگه چیزی ندارم که ببازم بترس از من۲ میخوام با جرعتم رویا بسازم دیگه آب از سر دریا گذشته دیگه چیزی ندارم که ببازم دیگه وقتش رسیده تا ببینی میخوام با جرعتم رویا بسازم میخوام مردم بشم قانون بپوشم لباس رعیت و از تن درارم میخوام توو خاک تاریخ سیاه و نهال روشنایی رو بکارم بترس از من من اون پروانه هستم بترس از من که آزادی صدامه بترس از من شب ترسوی بزدل که جای خون اراده توو رگامه بترس از من۳ دیگه چیزی ندارم که ببازم بترس از من۲ میخوام با جرعتم رویا بسازم۲