انتقام فراگیر

#محمود_درویش
Канал
Политика
Юмор и развлечения
Новости и СМИ
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انتقام فراگیر
@tashakolefaragir1Продвигать
249
подписчиков
8,26 тыс.
фото
7,08 тыс.
видео
7,17 тыс.
ссылок
چه موضوع ای زیبا تر از آن است که از غم ها و دردهای مان در این سالیان دراز بگوییم و دست به کاری بزنیم تا فردایی روشن را بتوانیم برای همه به ارمغان بیاوریم پس بیاییم برخیزیم! مردمی که به دیدنِ جاری شدنِ خون عادت کرده‌اند خیلی زود یاد می‌گیرند...
--" گورتان را گم کنید"--

ای شمایی که از سر ریزِ کلمات می گریزید
از شما شمشیر است و از ما خون
از شما آهن و آتش است و از ما گوشت و پوستمان
از شما یک تانک دیگر و از ما سنگ
از شما گاز اشگ آور و از ما باران
"ما آنچه شما از آسمان و هوا دارید را داریم
پس سهمتان را از خون ما بردارید و گورتان را گم کنید"2
گورتان را گم کنید و به پایکوبی و بزمتان برسید
که باید نگران گل ها بر مزار شهیدانمان باشیم
بر ماست که هر طور که می خواهیم نفس بکشیم
ای شمایی که از سر ریزِ کلمات می گریزید
توهماتتان را دفن کنید و گورتان را گم
و عقربه ی ساعت را به زمانه ی گوساله مقدس برگردانید
یا به ریتم موسیقی شلیک تفنگ ها
آنچه ما اینجا داریم شما را خوش نمی آید
پس گورتان را گم کنید
ما آنچه شما ندارید را داریم
وطنی خونین، خونی که از مرمش می رود
وطنی برازنده ی فراموشی یا خاطرات
ای شمایی که از سر ریز کلمات می گریزید
وقتش رسیده گورتان را گم کنید
بروید هر کجا که می خواهید زندگی کنید
اما نه در میان "ما"
وقتش رسیده که گورتان را گم کنید
و در هرکجا که می خواهید بمیرید
ولی نه در میان "ما"
چرا کخ ما کارهای نکرده ی بسیاری داریم
ما در اینجا "گذشته" را داریم
و صدایه گریه ی اول را ...
ما اینجا امروز... امروز آینده را داریم
دنیا و آخرت ما در اینجاست
گورتان را از خاک ما گم کنید
از زمین و آسمان و گندم و نمک و زخم و همه چیزمان
از خاطرات ما
ای شمایی که از سر ریز کلمات می گریزید



#گورتان_را_گم_کنید
شعر و اجرا: #محمود_درویش

@tashakolefaragir1 کانال

@Azadtareen گروه
@tashakolefaragir گروه


تقدیم به آنهایی که در زندانهای جمهوری اسلامی در اعتصاب غذا هستند

#اعتصاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سینه‌اش را تفتیش کردند
و جز قلبش چیزی‌ نیافتند.

قلبش را تفتیش کردند
غیرِ ملت‌‌اش چیزی نیافتند.

صدایش را تفتیش کردند
به غیر اندوهش چیزی نیافتند.

اندوهش را تفتیش کردند
جز زندانش چیزی نیافتند.

زندانش را تفتیش کردند
جز خودشان را در بند نیافتند.

و شب، شب بود و
آوازخوان، آواز می‌خواند...


#محمود_درویش


#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی

#انقلاب

https://t.center/tashakolefaragir1
@tashakolefaragir1   کانال
@Azadtareen               گروه
@tashakolefaragir       گروه

مردم چرا نشستیم !؟
          ‌  منجی خود ما هستیم!!!

می کشم
           می کشم
                     هرکه برادرم کشت
به
آنان که ما را رها نمودند در خاک خالی بی آب و بی گیاه
بی هیچ اشک و آه
بگویید :
ما ریشه در خویش داشتیم و سبز گشتیم و سبز شد بهار

#محمود_درویش


#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب

https://t.center/tashakolefaragir1
@tashakolefaragir1   کانال
@Azadtareen               گروه
@tashakolefaragir       گروه

مردم چرا نشستیم !؟
          ‌  منجی خود ما هستیم!!!

می کشم
           می کشم
                     هرکه برادرم کشت
Raindrops Falling From My Eyes
Martin Czerny
#تک_آهنگ


آهنگ #قطره_های_باران_از_چشم_من_می_بارند

#Raindrops_Falling_From_My_Eyes

موسیقی از #مارتین_چرنی
#Martin_Czerny
#پیانو_و_یولنسل
#احساسی #غمگین #آرام

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

و در دل‌تنگی‌ ما هیچ دستی دخیل نبود
و در دوری هزاران دست دخیل بود
سلام بر تو که تو را بسیار ندارم
و سلام بر من در هر آن‌چه از دست داده‌ام

☆☆☆☆☆☆☆

وليسَ لنا فِي الحنين يَد
‏وفي البُعد كان لنا ألف يَد!
‏سلامٌ عليك، افتقدتُك جدًا
‏وعليّ السلام فِيما افتقد!

شاعر: #محمود_درویش
فلسطین، ۲۰۰۸-۱۹۴۱


#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
عکسی از خودم کنار می‌گذارم برای زن‌ام
وقتی مُردم این عکس را به دیوار بزن
می‌گوید کدام دیوار؟
می‌گویم اتاقی می‌سازیم
کجا؟ کدام خانه؟
می‌گویم خانه‌ای می‌سازیم
کجا؟ کدام تبعیدگاه؟....
گریه می‌کنیم و ترانه‌ای می‌تراود

#محمود_درویش

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
○واَنا اُسمِّیکِ الوداعَ ، ولا اُودِّع غیر نفسی

○و من تو را جدایی می‌نامم
و جدا نشده‌ام،
مگر از خودم

#محمود_درویش #فلسطین

#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#محمود_درویش اگر زنده بود، ۸۰ ساله می‌شد.

در سالروز تولدش شعری از او را انتخاب کرده‌ایم درباره کسانی که به مرگ فکر نکردند و خواسته‌شان اندکی زندگی بود. به یاد همه کسانی که خواسته‌شان اندکی زندگی بود...

#سی_سخت #زلزله #درد #رنج #اعدام #زندانی_سیاسی #شکنجه #نان #کوله_بر #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی #آزادی_بیان #بلوچستان_تنها_نیست #غم #سراوان_تنها_نیست #آزادی #سوخت_بر #فقر #هی

#انقلاب

(کانال)
@tashakolefaragir1
http://t.center/tashakolefaragir1
(گروه)
@tashakolefaragir
http://t.center/tashakolefaragir
#ریتا_و_تفنگ
میان ریتا و چشمان‌ام تفنگی‌ست...
و آن‌که ریتا را می‌شناسد 
خم می‌شود
و برای خدایی که در آن چشمان عسلی‌ست
نماز می‌گزارد
○و من ریتا را بوسیدم
آن‌‌گاه که کوچک بود
و به‌ یاد می‌آورم که چه‌سان به من درآویخت
و بازوی‌ام را زیباترین بافه‌ی گیسو فروپوشاند
و من ریتا را به یاد می‌آورم
همان‌سان که گنجشکی برکه‌ی خود را
○آه ریتا
میان ما یک میلیون گنجشک و تصویر است
و وعده‌های فراوانی
که تفنگی به روی‌شان آتش گشود
○نام ریتا در دهان‌ام عید بود
تن ریتا عروسی بود در خون‌ام
و من در راه ریتا دو سال گم گشتم
و او دو سال بر دست‌ام خفت
و بر زیباترین پیمانه پیمان بستیم و آتش گرفتیم
در شراب لب‌ها
و دوبار زاده شدیم
○آه ریتا
چه چیز چشم‌ام را از چشمان‌ات برگرداند
جز دو خواب کوتاه و ابرهایی عسلی
پیش از این تفنگ
○بود آن‌چه بود
ای سکوت شام‌گاه
ماه من در آن بامداد دور هجرت گزید
در چشمان عسلی
و شهر
همه آوازخوانان را و ریتا را رُفت
میان ریتا و چشمان‌ام تفنگی‌ست.
○شاعر: #محمود_درویش
#سی_سخت #زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی #بلوچستان_تنها_نیست #سراوان_تنها_نیست
#انقلاب
@tashakolefaragir1
@tashakolefaragir
و چه شیرین است عشق
آن هنگامی که عذاب می‌دهد
و هنگامی که به باد می‌دهد نرگس ترانه‌ها را

عشق...
مرا می‌آموزد
که عشق نورزم
و رهایم می‌کند در وزش‌گاهِ برگ‌ها

شاعر: #محمود_درویش
#فلسطین۲۰۰۸_۱۹۴۱
(تصویر ؛ طبیعت زیبای روستای #درک ، شهر #زرآباد ، #کنارک )

#سی_سخت #زلزله #درد #رنج #اعدام #زندانی_سیاسی #شکنجه #نان #کوله_بر #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی #آزادی_بیان #بلوچستان_تنها_نیست #غم #سراوان_تنها_نیست #آزادی #سوخت_بر #فقر #هی

#انقلاب

(کانال)
@tashakolefaragir1
http://t.center/tashakolefaragir1
(گروه)
@tashakolefaragir
http://t.center/tashakolefaragir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گورتان_را_گم_کنید

شعر و اجرا: #محمود_درویش

@tashakolefaragir1

«گورتان را گم کنید»

ای شمایی که از سر ریزِ کلمات می گریزید
از شما شمشیر است و از ما خون
از شما آهن و آتش است و از ما گوشت و پوستمان
از شما یک تانک دیگر و از ما سنگ
از شما گاز اشگ آور و از ما باران
"ما آنچه شما از آسمان و هوا دارید را داریم
پس سهمتان را از خون ما بردارید و گورتان را گم کنید"2
گورتان را گم کنید و به پایکوبی و بزمتان برسید
که باید نگران گل ها بر مزار شهیدانمان باشیم
بر ماست که هر طور که می خواهیم نفس بکشیم
ای شمایی که از سر ریزِ کلمات می گریزید
توهماتتان را دفن کنید و گورتان را گم
و عقربه ی ساعت را به زمانه ی گوساله مقدس برگردانید
یا به ریتم موسیقی شلیک تفنگ ها
آنچه ما اینجا داریم شما را خوش نمی آید
پس گورتان را گم کنید
ما آنچه شما ندارید را داریم
وطنی خونین، خونی که از مرمش می رود
وطنی برازنده ی فراموشی یا خاطرات
ای شمایی که از سر ریز کلمات می گریزید
وقتش رسیده گورتان را گم کنید
بروید هر کجا که می خواهید زندگی کنید
اما نه در میان "ما"
وقتش رسیده که گورتان را گم کنید
و در هرکجا که می خواهید بمیرید
ولی نه در میان "ما"...
خاطره‌ها می‌مانند
اما صاحبان‌شان می‌روند...


شاعر: #محمود_درویش
#فلسطین، ۲۰۰۸-۱۹۴۱

(کانال)
@tashakolefaragir1
http://t.center/tashakolefaragir1

(گروه)
@tashakolefaragir
http://t.center/tashakolefaragir